انواع نماز

نمازهاى واجب 

نماز بهترین اعمال دینى است كه اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادتهاى دیگر هم قبول مى شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمى شود. و همانطور كه اگر انسان در هر شبانه روز پنج نوبت در نهر آبى شستشو كند چرك در بدنش نمى ماند، نمازهاى پنجگانه هم انسان را از گناهان پاك مى كنند. و سزاوار است كه انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و كسى كه نماز را پست و سبك شمارد مانند كسى است كه نماز نمى خواند. پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «كسى كه به نماز اهمیّت ندهد و آن را سبك شمارد سزاوار عذاب آخرت است»

روزى حضرت در مسجد تشریف داشتند مردى وارد و مشغول نماز شد و ركوع و سجودش را كاملاً بجا نیاورد، حضرت فرمودند: «اگر این مرد در حالى كه نمازش این طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است»

پس انسـان بایـد مواظب باشد كه به عجله و شتابـزدگى نمـاز نخوانـد و در حال نماز به یاد خدا باشـد و متـوجـه باشد با چـه كسـى سخـن مى گویـد و خـود را در مقـابل عظـمت و بـزرگى خداونـد عالـم بسیـار پست و ناچیز ببیند و اگر انسان در موقـع نماز كاملاً به این مطلب توجه كند، از خود بى خبر مى شود، چنانچه درحـال نماز تیر را از پاى مبارك امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیرون كشیدند و آن حضرت متوجه نشدند و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانى كه مانع قبول شدن نماز است، مانند حسد، كبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسكرات و ندادن خمس و زكات و بلكه هر معصیتى را ترك كند. و همچنین سزاوار است كارهایى كه ثواب نماز را كم مى كند بجا نیاورد، مثلاً در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نایستد، و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند و نیز كارهایى كه ثواب نماز را زیاد مى كند بجا آورد، مثلاً انگشترى عقیق بدست كند و لباس پاكیزه بپوشد و شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نماید

نمازهاى واجب

شش نوع نماز واجب وجود دارد:

۱.نمازهاى یومیّه ۲.  نماز آیات ۳.  نماز میّت ۴.  نماز طواف واجب خانه كعبه (مانند نماز طواف در عمره تمتّع و عمره مفرده، و نماز طواف در حجّ تمتّع و نماز طواف نساء) ۵. نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است، و همین طور مادر بنابر احتیاط واجب. ۶.  نمازى كه به واسطه اجاره و نذر و قسم و عهد واجب مى شود.

نمازهای واجب یومیه

نمازهاى واجب یومیّه پنج است: ظهر و عصر; هركدام چهار ركعت. مغرب، سه ركعت. عشا، چهار ركعت صبح، دو ركعت. در سفر باید نمازهاى چهار ركعتى را با شرائطى كه گفته مى شود دو ركعت خواند.

وقت نماز ظهر و عصر

اگر چوب یا چیزى مانند آن را، راست در زمین هموار فرو برند صبح كه خورشید بیرون مى آید سایه آن به طرف مغرب مى افتد و هرچه آفتاب بالا مى آید این سایه كم مى شود و در شهرهاى ما در اوّل ظهر شرعى به آخرین درجه كمى مى رسد و ظهر كه گذشت سایه آن به طرف مشرق برمى گردد و هرچه خورشید رو به مغرب مى رود، سایه زیادتر مى شود. بنابراین وقتى سایه به آخرین درجه كمى رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت، معلوم مى شود ظهر شرعى شده است. ولى در بعضى شهرها مثل مكّه كه گاهى موقع ظهر سایه به كلّى از بین مى رود بعد از آنكه سایه دوباره پیدا شد، معلوم مى شود ظهر شده است. چوب یا چیز دیگرى را كه براى معیّن كردن ظهر به زمین فرو مى برند شاخص گویند. نماز ظهر و عصر هركدام وقت مخصوص و مشتركى دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا وقتى كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب مانده باشد كه اگر كسى تا این موقع نماز ظهر را نخوانده، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند. و مابین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترك نماز ظهر و نماز عصر است، و اگر كسى در این وقت اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را به جاى دیگرى بخواند، نمازش صحیح است. اگر پیش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بین نماز بفهمد اشتباه كرده است، چنانچه در وقت مشترك باشد، باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند یعنى نیّت كند كه آنچه تا حال خوانده ام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد مى خوانم همه نماز ظهر باشد و بعد از آنكه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند. و اگر در وقت مخصوص به ظهر باشد به احتیاط واجب نیّت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند، و دوباره آن را بخواند. نماز جمعه دو ركعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر مى شود و در زمان حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام معصوم (علیه السلام) و نائب خاصّ او واجب عینى است امّا در زمان غیبت كبرى واجب تخییرى است یعنى میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیّر است ولى در زمانى كه حكومت عدل اسلامى باشد و نماز جمعه اقامه شود بهتر آن است كه نماز جمعه خوانده شود. احتیاط واجب آن است كه نماز جمعه را از موقعى كه عرفاً اوّل ظهر مى گویند تأخیر نیاندازند و اگر از اوائل ظهر تأخیر افتاد به جاى نماز جمعه نماز ظهر بخوانند. همانطور كه بیان شده است براى هریك از نمازهاى ظهر و عصر، و مغرب و عشا یك وقت مخصوص وجود دارد، كه اگر مكلّف عمداً نماز عصر را در وقت مخصوص ظهر یا نماز عشا را عمداً در وقت مخصوص مغرب بخواند نمازش باطل است. امّا اگر بخواهد نماز دیگرى مانند قضاء نماز صبح یا غیر آن را در وقت مخصوص ظهر یا مغرب بخواند نمازش صحیح است.

وقت نماز مغرب و عشاء

مغرب موقعى است كه سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پیدا مى شود از بالاى سر انسان بگذرد. نماز مغرب و عشا هركدام وقت مخصوص و مشتركى دارند: وقت مخصوص نماز مغرب از اوّل مغرب است تا وقتى كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد بنابراین اگر كسى مسافر باشد و تمام نماز عشا را سهواً در این وقت بخواند نمازش باطل است. و وقت مخصوص نماز عشا موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد كه اگر كسى تا این موقع نماز مغرب را عمداً نخوانده باشد باید اوّل نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند و بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا وقت مشترك نماز مغرب وعشا است كه اگر كسى در اینوقت اشتباهاً نمازعشا را پیش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود نمازش صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد. وقت مخصوص و مشترك كه معنى آن در مسأله پیش گفته شد براى اشخاص فرق مى كند مثلاً اگر به اندازه خواندن دو ركعت نماز از اوّل ظهر بگذرد وقت مخصوص نماز ظهر كسى كه مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترك مى شود، و براى كسى كه مسافر نیست باید به اندازه خواندن چهار ركعت از اوّل ظهر بگذرد. اگر پیش از خواندن نماز مغرب سهواً مشغول نماز عشا شود و در بین نماز بفهمد كه اشتباه كرده است چنانچه تمام آنچه را خوانده یا مقدارى از آن را در وقت مشترك خوانده و به ركوع ركعت چهارم نرفته است باید نیّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عشا را بخواند و چنانچه در وقت مختص مغرب بفهمد اشتباه كرده بنابر احتیاط واجب نمازش باطل است و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته باید نماز عشا را تمام كند بعد نماز مغرب را بخواند. آخر وقت نماز عشا نصف شب است، و احتیاط واجب آن است كه براى نماز مغرب و عشا و مانند اینها شب را از اوّل غروب تا اذان صبح حساب كرد، و براى نماز شب و مانند آن تا اوّل آفتاب حساب كرد(۱). اگر به واسطه عذرى نماز مغرب یا نماز عشا را تا نصف شب نخواند بنابر احتیاط واجب باید تا قبل از اذان صبح بدون اینكه نیّت ادا و قضا كند بجا آورد.

وقت نماز صبح

نزدیك اذان صبح از طرف مشرق، سفیده اى رو به بالا حركت مى كند كه آن را فجر اوّل گویند وقتى كه آن سفیده در طرف مشرق و افق پهن و گسترده مى شود آن را فجر دوّم گویند كه اوّل وقت نماز صبح است و آخر وقت نماز صبح موقعى است كه آفتاب بیرون مى آید.

نماز آیات

نماز آیات به واسطه چهار چیز واجب مى شود: اول : گرفتن خورشید، دوم : گرفتن ماه ، اگر چه مقدار كمى از خورشید و ماه گرفته شود و كسى هم از آن نترسد. سوم : زلزله اگر چه كسى هم نترسد. چهارم : رعد و برق و بادهاى سیاه و سرخ و مانند اینها، در صورتى كه بیشتر مردم بترسند. نماز آیات دو ركعت است و در هر ركعت پنج ركوع دارد. دستور آن نیز این است كه انسان بعد از نیت تكبیر بگوید و یك حمد و یك سوره تمام بخواند و به ركوع برود و سر از ركوع بردارد و دوباره یك حمد و یك سوره بخواند. باز به ركوع برود تا پنج مرتبه ، بعد از بلند شدن از ركوع پنجم ، دو سجده نماید و برخیزد. ركعت دوم را هم مثل ركعت اول به جا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.همچنین مى تواند به جاى خواندن سوره تمام ، یك سوره را پنج قسمت كند و یك آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به ركوع برود و سر بردارد و بدون این كه حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به ركوع برود؛ همین طور تا پیش از ركوع پنجم سوره را تمام نماید.

آداب نماز آیات عبارتند از: 1 - در نماز آیات مستحب است كه به جاى اذان و اقامه ، سه مرتبه به قصد امید ثواب ، بگوید: ((الصلاة )) 2 - مستحب است كه نمازگزار بعد از ركوع پنجم و دهم بگوید: ((سمع اللّه لمن حمده )) 3 - مستحب است نمازگزار پیش از هر ركوع و بعد از آن تكبیر بگوید؛ ولى بعد از ركوع پنجم و دهم ، گفتن تكبیر مستحب نیست. 4 - مستحب است كه انسان پیش از ركوع دوم ، چهارم ، ششم ، هشتم و دهم ، قنوت بخواند و اگر فقط یك قنوت ، پیش از ركوع دهم بخواند كافى است . 5 - مستحب است كه حمد و سوره نماز آیات به (بلند) خوانده شود.. 6 - در نماز آیات مخصوصا براى كسوف خورشید مستحب است كه انسان نمازش را طول بدهد.7 - مستحب است كه در نماز آیات خصوصا در كسوف خورشید، سوره هاى طولانى مانند یس ، روم و كهف و امثال آن خوانده شود. 8 - مستحب است كه نمازگزار بعد از نماز آیات تا باز شدن قرص ، در محل نماز بنشیند و مشغول دعا و ذكر شود. 9 - اگر تا باز شدن قرص وقت است مستحب است كه نماز را دوباره خواند. 10 - مستحب است كه نماز آیات به جماعت خوانده شود. 11 - براى قضاى نماز آیات ، مستحب است كه نمازگزار غسل كند..

نماز میت

خواندن نماز میت بر هر مسلمانی (و هر کسی که در حکم مسلمان است) در صورتی که شش سال او تمام شده باشد، واجب است. نماز میت را باید پس از غسل کردن میت و حنوط و کفن کردن او خواند و اگر نماز میت پیش از اینها یا در بین اینها خوانده شود کفایت نمی‌کند. برای کسی که می‌خواهد نماز میت بخواند، لازم نیست شرایط لازم در نماز مانند طهارت بدن و لباس و غیره را دارا باشد یعنی کسی که می‌خواهد نماز میت بخواند، لازم نیست با وضو یا غسل یا تیمم باشد و بدن و لباسش پاک باشد و اگر لباس او غصبی هم باشد اشکال ندارد. اگر چه بهتر آن است که تمام چیزهایی را که در نمازهای دیگر لازم است رعایت کند.

آنچه در نماز میت واجب است، عبارتند از:

1-  قیام: یعنی کسی که نماز میت می‌خواند باید ایستاده نماز را به جا بیاورد مگر آنکه قادر به قیام نباشد.2-    نیت و قصد قربت: یعنی در موقع نیت میت را معین نماید و نماز را به قصد قربت بخواند.3-  استقبال قبله: کسی که بر میت نماز می‌خواند، باید رو به قبله باشد و واجب است میت را مقابل او به پشت بخوابانند به طوری که سر میت به طرف راست نمازگزار و پای او به طرف چپ نمازگزار باشد؛4-  تکبیرات پنج‌گانه: و این که این تکبیرات و دعاهای پشت ‌سر آنها را به طوری به دنبال هم بخواند که نماز از صورت نماز خارج نشود و موالات آن حفظ گردد. از میان واجبات ذکر شده، نیت و قیام برای فرد قادر و تکبیرات رکن نماز میت هستند و بقیه واجب‌ها غیر رکن هستند. نماز میت پنج تکبیر دارد؛ به این صورت که لازم است نمازگزار پس از تکبیر اول شهادتین بگوید و پس از تکبیر دوم صلوات بر محمد و آل وی بفرستد و پس از تکبیر سوم برای مؤمنین و مؤمنات دعا کند و بعد از تکبیر چهارم برای میت دعا نماید و به دنبال آن تکبیر پنجم را بگوید و به این ترتیب نماز میت اقامه می‌شود. البته نمازگزار هر چه قدر در دعاهای نماز جهد بیشتری داشته باشد، و دعا بیشتر نماید و نمازش را با تفصیل بیشتری به جای آورد فضیلت افزون‌تری خواهد داشت. با توجه به آنچه گفته شد، اگر نماز گزار پنج تکبیر به ترتیب زیر بگوید کافی است:

ابتدا نیت کند و تکبیر اول را بگوید و پس از آن بگوید:

«اشهد ان لا اله الا الله وأن محمداً رسول الله»؛ بعد تکبیر دوم را بگوید و پس از آن بگوید: «اللهم صل علی محمد وآل محمد»؛ بعد تکبیر سوم را گفته و پس از آن بگوید: «اللهم اغفرللمؤمنین والمؤمنات»؛ بعدتکبیر چهارم را گفته و پس از آن بگوید: «اللهم اغفر لهذا المیت» و اگر میت زن باشد، بگوید: «اللهم اغفر لهذه المیت»؛ و به دنبال آن تکبیر پنجم را بگوید. نظر فقها بر این است که هرگاه پس از دفن میت، علم حاصل شود که نماز میت خوانده شده اشتباه بوده است، چنانچه مدتی که موجب متلاشی شدن جسد می‌شود، نگذشته باشد، نبش قبر شده و نماز اعاده می‌گردد و الا بدون نبش قبر نماز بر میت خوانده می‌شود.نکته دیگر در اقامه نماز میت این است که نماز میت را می‌توان به صورت افرادی یا جماعت خواند و دیگر این که برای چند میت می‌توان به صورت مجموع یک نماز میت اقامه کرد که طبیعی است در این صورت مرجع ضمایر و نیت اقامه نماز را باید به مجموع میت‌ها در نظر بگیرند

نماز طواف واجب خانه كعبه

یكى از اعمال عمره و حج ، طواف است ، یعنى هفت دور گشتن به دور خانه خدا با شرایطى كه در مناسك حج آمده است ، بعد از تمام شدن طواف باید فورا ( بین آن دو فاصله نشود و تأخیر در حدّ متعارف مانعى ندارد)  دو ركعت نماز   به نیت نماز طواف مثل نماز صبح در كنار مقام ابراهیم بخوانند و نباید بین نماز وطواف فاصله بیفتد یا در جاى دیگرى غیر از مقام ابراهیم خوانده شود. بلند یا آهسته خواندن نماز طواف، جائز است و در آن خواندن هر سوره اى نیز جائز است هر چند مستحب است در ركعت اول بعد از حمد، سوره توحید و در ركعت دوم «قل یا أیّها الكافرون» خوانده شود .در نماز طواف و نیز سایر نمازها ی مربوطه ، جلوتر بودن یا برابر ایستادن زن و مرد در نماز، به صحت نماز ضرر نمى زند.

شك در نماز طواف و خواندن آن

اگر كسى در اثناى سعى یا بعد از آن شك كرد كه آیا نماز طواف را خوانده یا نه، به شكش اعتنا نكند.

اگر كسى قبل از شروع در سعى شك كرد كه آیا نماز طواف را بجا آورده یا نه، باید آن را بجا آورد.

اگر كسى بعد از تمام شدن نماز، شك كند كه آیا آن را درست خوانده یا نه، به شكّش اعتنا نكند.

نماز قضاى پدر ومادر

 پس از مرگ پدر یا مادر بر پسر بزرگتر او واجب است نماز و روزه هایى را كه پدر یا مادر به خاطر عذرى بجا نیاورده باشد، آن نماز و روزه ها را قضا كند.اگر پسر بزرگتر نمى داند كه از پدر یا مادرش نماز و روزه اى قضا شده یا نه، چیزى بر او واجب نیست و تفحّص و جستجو نیز لازم نمى باشد.بر پسر بزرگتر واجب است نمازها و روزه هایى كه والدین بر اثر عذر شرعى ترك كرده و موفّق بر قضاى آن نشده اند را بجا آورد، و نسبت به غیر آن وظیفه اى ندارد. مگر اینكه وصیّتى كرده باشند كه مطابق آن باید عمل كرد. هر چند در صورت امكان شایسته است فرزندان نسبت به آنچه بر آنها واجب نیست نیز اقدام كنند.قضاى نماز و روزه پدر كه بر پسر بزرگ واجب است، با فوت وى پس از فوت پدرش، بر پسر و یا برادر او واجب نمى‏شود.

منبع مطلب www.parsnaz.com



برچسب‌ها:
[ جمعه 23 ارديبهشت 1397برچسب:Www,parsnaz,com, ] [ 10:41 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

آهسته خواندن نماز

علت آهسته خواندن نماز ظهر و عصر   

  

 

بسیاری از دستورات خداوند و فرستادگان ایشان، تنها بدین دلیل می باشند که میزان فرمانبرداری بندگان، با آن سنجیده شود و این خود به تنهایی، دلیل مناسبی بوده و نیاز به وجود دلیل دیگری در لزوم اجرای این دستورات نیست. به عنوان نمونه، وقتی طالوت، هنگام رفتن به جنگ، به سپاهیان خود عرضه داشت که خداوند می خواهد شما را با نهر آبی امتحان نماید و هر که بیش از یک کف دست، از آب آن نهر بنوشد، نباید در سپاه من باشد، نباید لزوما به دنبال دلیل صدور چنین فرمانی از جانب خداوند رفت، چون شناسایی فرمانبرداران از نافرمانان، خود دلیلی کافی و قانع کننده برای این امر می باشد. البته این بدان معنی نیست که برای دستورات خداوند، هیچ دلیل دیگری غیر از آزمایش بندگان وجود ندارد، بلکه بسیاری از این فرامین، دارای فوائد ارزشمند دیگری نیز می باشند که در رشد و تعالی جامعه بشری نقش مهمی ایفا می نمایند و آنچه بیان شد، تنها برای تأکید این مطلب بوده که اگر به ظاهر هم، دلیلی برای دستوری از دستورات خداوند نیافتیم، نباید نسبت به آن بی اهمیت باشیم، هرچند، جستجو در این زمینه و پی بردن به برخی دلایل عبادات نیز امری پسندیده بوده و منافاتی با تسلیم کامل در مقابل اوامر الاهی ندارد.

 

 

بعد از ذکر مقدمه فوق، در اینجا علیرغم وجود دلایل متعدد برای آهسته خواندن نماز ظهر و عصر، به سه دلیل بسنده می کنیم.← آهسته خواندن نماز در روایات

در زمینهٔ آهسته خواندن قرائت در نماز ظهر و عصر و بلند خواندن آن در نماز صبح و مغرب و عشاء، روایتی وجود دارد که متن کامل آن را به استحضار می رسانیم:فضل بن شاذان از امام رضا)علیه السلام) نقل می نماید که ایشان در بیان دلیل بلند خواندن قرائت در برخی نمازها و کوتاه خواندن آن در برخی دیگر، فرمودند: نمازهایی که بلند خوانده می شود، هنگامی است که هوا تاریک می باشد، بنابر این، لازم است که صدا را در نماز بلند نمود، تا هر شخصی که از آن حوالی عبور می نماید، متوجه برقراری نماز جماعت گردد و اگر می خواهد با آنها نماز بخواند، به ایشان بپیوندد، چون بدینوسیله، حتی اگر به دلیل تاریکی، نمازگزاران را مشاهده ننماید، با شنیدن صدای آنها به برقراری نماز جماعت پی خواهد برد و در نمازهایی که بلند خوانده نمی شود، به دلیل روشنایی روز، این ضرورت وجود نداشته و بدون این که صدایی شنیده شود، می توان محل برقراری نماز را پیدا نمود 

شاید با دقت در این روایت، پرسش های دیگری مطرح شود که با در نظر گرفتن وضعیت کنونی، که با وجود نعمت برق، شب و روز، تفاوت چندانی در روشنایی ندارند، دیگر نباید به بلند یا کوتاه بودن صدایمان در نمازهای مختلف، اهمیت چندانی بدهیم، یا این که، ظاهر این روایت در نماز جماعت است و می توان در نماز فرادی که ارتباط با دیگران ندارد، حتی نماز مغرب و عشا را کوتاه خواند و یا این که در روز نیز که هوا روشن است، باید برای راهنمایی نابینایان، نماز ظهر و عصر را بلند بخوانیم و...در پاسخ باید گفت که چنین تفکیکی، باید همانند سابق ادامه یابد، چون اولا، ما مطمئن نیستیم که دلیل ارائه شده در روایت، دلیل منحصر به فرد چنین تفکیکی است که با از بین رفتن این دلیل، مدلول آن نیز از بین خواهد رفت، بلکه ممکن است دلایل دیگری نیز در این مورد وجود داشته باشد که ما از آنها اطلاعی نداشته باشیم [۳] ، و ثانیا، در برخی مناطق و بعضی اوقات، هنوز نیز می توان همین استفاده را از بلند خواندن نماز نمود. بنابر این سزاوار است؛ همان گونه که در ابتدای پاسخ بیان شد، جهت فرمانبرداری از دستورات خداوند و عمل به سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، همواره این شیوه را حفظ نماییم.روایات دیگری نیز وجود دارد که دلایل دیگری را در این زمینه ارائه می نماید، از جمله اینکه هنگام معراج پیامبر(صلی الله علیه وآله)، فرشتگان در برخی نمازها به ایشان اقتدا نمودند و خداوند برای این که برتری این نمازها را بر نمازهای دیگر اعلام نماید، دستور فرمود که این نمازها را بلند بخوانند

← تسلیم در مقابل اوامر الاهی

در نهایت، مجددا تأکید می نماییم که دلیل اصلی چنین اموری، تسلیم در مقابل اوامر الاهی می باشد و گرنه می توان در مورد وظایف اسلامی، این گونه پرسش ها را فراوان مطرح نمود، مثلا چرا در تمام نمازها قرائت سورۀ حمد در ابتدا لازم است، اما اختیار سوره بعد از حمد با خود نمازگزار است؟، چرا در نماز نباید روی خود را برگردانیم؟، چرا مأمومان در نماز جماعت، حمد و سوره را نخوانده و باقی موارد را می خوانند؟ و....← پیروی از سنت پیامبر

دلیل اصلی در این گونه امور (در صورتی که در قرآن به آن تصریح نشده باشد( سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) است، چون افعال آن حضرت بدین کیفیت بوده و خداوند نیز ایشان را به عنوان اسوه و راهنمای ما قرار داده و پیامبر فرمود: همان گونه که من نماز می‌گزارم، نماز بخوانید، از این رو ما نیز باید همانند ایشان رفتار نماییم و مثل ایشان نماز بخوانیم.

منبع مطالب www.pasokhgoo.ir



برچسب‌ها:
[ جمعه 24 ارديبهشت 1397برچسب:Www,pasokhgoo,ir, ] [ 10:27 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

ترجمه اذان و اقامه

 

ترجمه اذان و اقامه :

 

اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر است .

 اشهدان لا اله الا اللّه : یعنی شهادت می دهم که کسی جز اللّه سزاوار پرستش نیست .

اشـهـدان مـحـمـدا رسول اللّه : یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص ) پیغمبر وفرستاده خداست .

اشـهد ان علیا امیر المؤمنین و لی اللّه : یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلا و السلام امیر مؤمنان و ولی خدا بر همه خلق است .

حی علی الصلا: یعنی بشتاب برای نماز.

حی علی الفلاح : یعنی بشتاب برای رستگاری .

حی علی خیر العمل : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است .

قد قامت الصلا: یعنی بتحقیق نماز برپاشد.

لا اله الا اللّه : یعنی کسی جز اللّه سزاوار پرستش نیست .

مـساله۴۶۸ ـ بین جمله های اذان و اقامه باید خیلی فاصله نشود , و اگر بین آنها بیشتر ازمعمول فاصله بیندازد , باید دوباره آن را از سر بگیرد.

مساله ۴۶۹ ـ در همه مواردی که نمازگزار دو نماز را که یک وقت مشترک دارند پشت سر هم می خواند اگر برای نماز اول اذان گفته باشد , اذان برای نماز بعدی ساقط است .

مـسـاله ۴۷٠ ـ اگر برای نماز جماعتی اذان و اقامه گفته باشند , کسی که با آن جماعت نماز می خواند , نبایدبرای نماز خود اذان و اقامه بگوید.

مـسـالـه ۴۷۱ ـ اذان و اقـامه باید به عربی صحیح گفته شود , پس اگر به عربی غلط بگوید , یا به جای حرفی حرف دیگر بگوید , یامثلا ترجمه آن را به فارسی بگوید , صحیح نیست .

مـسـالـه ۴۷۲ ـ اذان و اقـامه باید بعداز داخل شدن وقت نماز گفته شود , و اگر عمدا یا از روی فـرامـوشی پیش از وقت بگوید باطل است , مگر در صورتی که اگر وقت در میان نماز داخل شود حکم به صحت آن نماز می شود که در مساله (۳۹۵) بیان آن گذشت .

منبع مطالب www.makarem.ir



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 25 ارديبهشت 1397برچسب:Www,makarem,ir, ] [ 21:24 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

تاثیرات پزشکی نماز

تأثير نماز بر بيماري هاي اضطرابي

 

الا بذكر الله تطمئن القلوب  (قرآن مجيد)

« اضطراب » بيماري شايع قرن اتم و كهكشان است ، پيشرفت سريع و پيچيده تمدن و در عين حال بي توجهي به ارزش هاي مذهبي و خانوادگي هر روز بيش از پيش براي افراد و اجتماع اضطراب هاي جديد بوجود مي آورد . (1)

 

از نظر روانپزشكان، اضطراب با يك احساس منتشر و مبهم دلواپسي كه اغلب ناخوشايند و بدون دليل است مشخص مي شود كه معمولاً با يك يا چند مشكل جسمي همراه مي گردد .

از جمله شخص ممكن است علامت هاي جسمي چون احساس طپش قلب ، تنگي نفس و درد قفسه سينه ، خالي شدن سردل ، تعريق ، سردرد ، تكرر ادرار ، اسهال ، گزگز دست و پاها ، لرزش و … را نيز به همراه داشته باشد .

اضطراب ، گاهي به شكل طبيعي در اشخاص سالم بروز مي كند و گاهي به صورت بيمارگونه و دائمي در مي آيد كه نياز به درمان و مراقبت پزشكي دارد . با اينكه دلايل علمي مختلفي از ديدگاههاي مختلف به عنوان دلايل بروز اضطراب و تشديد آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن از ايمان مذهبي بعنوان يك عامل عميق در بروز اضطراب نقش غير قابل انكاري دارد (2) و به اين ترتيب نقش پيشگيري كننده و حتي درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسي است .

آرامش حاكم بر روح و روان و در نتيجه آن جسم اشخاص مذهبي ، در مقايسه با آشفتگي رواني و جسمي و اضطراب لامذهب ها از دير باز مورد توجه پزشكان بوده است .

 

به اين ترتيب در بعد پيشگيري از اضطراب و براي آرامش دائمي جسم و روان «نماز» نقش خارق العاده اي را ايفا مي كند . از طرفي در بعد درمان بيماران مبتلا به اضطراب ، امروز علاوه بر درمان هاي دارويي ، از روش هاي چون آموزش انبساط آرامش عضلاني و همچنين تلقين بوسيله هيپنوتيزم نيز استفاده مي شود (3) كه ما در مورد انبساط عضلاني ناشي از نماز در نكته چهارم از اين مجموعه مقالات ، سخن گفته ايم و درباره تلقين هاي سازنده ناشي از نماز نيز در آينده سخن خواهيم گفت .

 

تنها در مورد اضطراب ، بد نيست به اين نكته اشاره كنيم كه شخص نمازگزار با ايمان به قدرت لا يتناهي پروردگاري كه در مقابلش كرنش مي كند ، خود را در مقابل هر عاملي كه قصد به خطر انداختن و ترساندن (و در نتيجه مضطرب ساختن) او را داشته باشد ايمن مي يابد و ضمن تكرار باور اعتقادي خود طي نمازهايي پنجگانه يوميه اين ايمني همه جانبه را ، به روان خود تلقين مي كند و سرانجام آرامش عميق را در وجود خود ملكه مي سازد.

 

در راستاي اين موضوع تحقيقات علمي در برخي كشورهاي مسلمان نشان مي دهد كه بيماران مضطربي كه در كنار درمانهاي رايج ضد اضطراب ، به خواندن نماز و قرآن و حتي احاديث نبوي تحريك شده اند (4) از درجه درمان به مراتب بالاتري نسبت به سايرين برخوردار بوده اند .

 

منبع مطالب migna.ir



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 25 ارديبهشت 1397برچسب:Www,migna,ir, ] [ 19:48 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

نماز از کلام رهبری

سخن رهبر معظم انقلاب حضرت خامنه ای درباره نماز

 

مقام معظم رهبری، حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای

 

نماز آرام بخش ترین معجون هستی است که روان آدمیان را مشحون از صلابت و رضا می کند.

نماز گواراترین شربت آسمانی است که هیچ مائده ای با آن برابری نمی کند.

نماز سبزینه ی نیاز است و آبرو که در آن ذره ای از خلش و خفت وجود ندارد.

و در یک کلام نماز تابش آفتاب جمال خدا بر کویر هیات انسانی است.

 

از خداوند متعال برایتان آرزوی سعادت و کمال می نمایم و عاجزانه از درگاهش می خواهیم که ما را از نمازگزاران حقیقی قرار دهد.



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 24 فروردين 1397برچسب:سخن,رهبر, ] [ 18:57 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

نماز یک مسیحی!!

 

تجربه خواندنی اولین نماز یک تازه مسلمان

 

انگار صدای آنها را می شنیدم که می گویند: بیچاره جف! عرب ها در سانفرانسیسکو عقلش را ازش گرفته اند!شروع کردم به دعانفس عمیقی کشیدم و خودم را مجبور کردم که پایین بروم. الان روی دو زانوی خود نشسته بودم... مردد ماندم و بعد پیشانیم را بر روی سجاده فشار دادم.

ّبه گزارش پارسینه، داستان زیر داستان اولین نماز دکتر جفری لانگ استاد ریاضیات دانشگاه کانزاس است.

وی که در خانواده ای پروتستان در آمریکا به دنیا آمده در ۱۸ سالگی بی خدا   می شود. وی از طریق یکی از دانشجوهای مسلمانش نسخه ای ترجمه شده از قرآن هدیه گرفت و ظرف سه سال همه ی آن را مطالعه کرد و در پایان تصمیم گرفت اسلام بیاورد.

برگرفته از کتاب "Even Angels Ask ” (حتی فرشتگان نیز می پرسند) اثر دکتر جفری لانگ. برگردان از ترجمه ی عربی این قسمت از کتاب توسط دکتر عثمان قدری مکانسی :

روزی که مسلمان شدم امام مسجد کتابچه ای درباره ی چگونگی ادای نماز به من داد.

ولی چیزی که برایم عجیب بود، نگرانی دانشجوهای مسلمانی بود که همراه من بودند. همه به شدت اصرار می کردند که: راحت باش! به خودت فشار نیار! بهتره فعلا آرام آرام پیش بری…

پیش خودم گفتم: آیا نماز اینقدر سخت است؟ 

ولی من نصیحت دانشجوها را فراموش کردم و تصمیم گرفتم نمازهای پنجگانه را به زودی شروع کنم.

آن شب مدت زیادی را در اتاق خودم بر روی صندلی نشسته بودم و زیر نور کم اتاق حرکت های نماز را با خودم مرور می کردم و توی ذهنم تکرار می کردم. همینطور آیات قرآنی که باید می خواندم و همچنین دعاها و اذکار واجب نماز را…

از آنجایی که چیزهایی که باید می خواندم به عربی بود، باید آنها را به عربی حفظ می کردم و معنی اش را هم به انگلیسی فرا می گرفتم.

آن کتابچه را ساعت ها مطالعه کردم، تا آنکه احساس کردم آمادگی خواندن اولین نمازم را دارم.

 نزدیک نیمه ی شب بود. برای همین تصمیم گرفتم نماز عشاء را بخوانم…

در دستشویی آن کتابچه را روبروی خودم گذاشتم و صفحه ی چگونگی وضو را باز کردم.

دستورات داخل آن را قدم به قدم و با دقت انجام دادم. مانند آشپزی که برای اولین بار دستور پخت یک غذا را انجام می دهد! 

وقتی وضو را انجام دادم شیر آب را بستم و به اتاق برگشتم در حالی که آب از سر و وصورت و دست و پاهام می چکید. چون در آن کتابچه نوشته بود بهتر است آدم آب وضو را خشک نکند۱…

وسط اتاق به سمتی که به گمانم قبله بود ایستادم. نگاهی به پشت سرم انداختم که مطمئن شوم در خانه را بسته ام! بعد دوباره به قبله رو کردم. درست ایستادم و نفس عمیقی کشیدم. بعد دستم را در حالی که باز بود به طرف گوش هایم بالا بردم و با صدایی پایین "الله اکبر" گفتم.

امیدوار بودم کسی صدایم را نشنیده باشد! چون هنوز کمی احساس انفعال می کردم، یعنی هنوز نتوانسته بودم بر این نگرانی که ممکن است کسی من را زیر نظر دارد غلبه کنم.

ناگهان یادم آمد که پرده ها را نکشیده ام و از خودم پرسیدم: اگر کسی از همسایه ها من را در این حالت ببیند چه فکر خواهد کرد!؟

نماز را ترک کردم و به طرف پنجره رفتم و نگاهی به بیرون انداختم تا مطمئن شوم کسی آنجا نیست. وقتی دیدم کسی بیرون نیست احساس آرامش کردم. پرده ها را کشیدم و دوباره به وسط اتاق برگشتم…

یک بار دیگر رو به سوی قبله کردم و درست ایستادم و دستم را تا بناگوش بالا بردم و به آرامی گفتم : الله اکبر.

با صدای خیلی پایینی که شاید شنیده هم نمی شد به آرامی سوره ی فاتحه را به سختی و با لکنت خواندم و پس از آن سوره ی کوتاهی را به عربی خواندم ولی فکر نمی کنم هیچ شخص عربی اگر آن شب تلاوت من را می شنوید متوجه می شد چه می گویم!!

پس از آن باز با صدایی پایین تکبیر گفتم و به رکوع رفتم بطوری که پشتم عمود بر ساق پایم شد و دست هایم را بر روی زانویم گذاشتم.

… احساس خجالت کردم چون تا آن روز برای کسی خم نشده بودم. برای همین خوشحال بودم که تنها هستم.

در همین حال که در رکوع بودم عبارت سبحان ربی العظیم را بارها تکرار کردم. پس از آن ایستادم و گفتم : سمع الله لمن حمده، ربنا ولک الحمد:

حس کردم قلبم به شدت می تپد و وقتی بار دیگر با خضوع تکبیر گفتم دوباره احساس استرس بهم دست داد چون وقت سجده رسیده بود.

در حالی که داشتم به محل سجده نگاه می کردم، سر جایم خشکم زد… جایی که باید با دست و پیشانیم فرو می آمدم. ولی نتوانستم این کار را بکنم! نتوانستم به سوی زمین پایین بیایم. نتوانستم خودم را با گذاشتن بینی ام بر روی زمین کوچک کنم…   به مانند بنده ای که در برابر سرورش کوچک می شود…

احساس کردم پاهایم بسته شده اند و نمی توانند خم شوند.

بسیار زیاد احساس خواری و ذلت بهم دست داد و خنده ها و قهقهه های دوستان و آشناهایم را تصور کردم که دارند من را در حالتی که در برابر آنها تبدیل به یک احمق شده ام، نگاه می کنند. تصور کردم تا چه اندازه باعث برانگیختن دلسوزی و تمسخر آنها خواهم شد.

انگار صدای آنها را می شنیدم که می گویند: بیچاره جف! عرب ها در سانفرانسیسکو عقلش را ازش گرفته اند!

شروع کردم به دعا: خواهش می کنم، خواهش می کنم کمکم کن…

نفس عمیقی کشیدم و خودم را مجبور کردم که پایین بروم. الان روی دو زانوی خود نشسته بودم… سپس چند لحظه متردد ماندم و بعد پیشانیم را بر روی سجاده فشار دادم… ذهنم را از همه ی افکار خالی کردم و گفتم  سبحان ربی الأعلی :…الله اکبر این را گفتم و از سجده بلند شدم و نشستم. ذهن خود را همچنان خالی نگه داشتم و اجازه ندادم هیچ چیز حواسم را پرت کند.

الله اکبر

… و دوباره پیشانی ام را بر زمین گذاشتم. در حالی که نفس هایم به زمین برخورد می کرد جمله ی سبحان ربی الأعلی را خودبخود تکرار می کردم. مصمم بود که این کار را به هر قیمتی که شده انجام بدهم.

الله اکبر

… برای رکعت دوم ایستادم. به خودم گفتم: هنوز سه مرحله مانده. برای آن قسمت نمازم که باقی مانده بود با عواطف و احساسات و غرورم جنگیدم. اما هر مرحله آسان تر از مرحله ی قبل به نظر می رسید تا اینکه در آخرین سجده در آرامش تقریبا کاملی به سر می بردم.

سپس در آخرین نشستنم، تشهد را خواندم و در پایان به سمت راست و چپ سلام دادم.در حالی که در اوج بی حسی قرار داشتم همچنان در حالت نشسته بر روی زمین باقی ماندم و به نبردی که طی کردم فکر کردم… خجالت کشیدم که چرا برای انجام یک نماز تا پایان آن اینقدر با خودم جنگیدم.

در حالی که سرم را شرم آگین پایین انداخته بودم به خداوند گفتم: حماقت و تکبرم را ببخش، آخر می دانی من از جایی دور آمدم  … هنو راهی طولانی مانده که باید طی کنم.

و در آن لحظه احساسی پیدا کردم که قبلا تجربه نکرده بودم و برای همین وصف آن با کلمات غیر ممکن است.

موجی من را در بر گرفت که هیچگونه نمی توانم وصفش کنم جز اینکه آن حس به « سرما » شبیه، بود و حس کردم که از نقطه ای داخل سینه ام بیرون می تابد.

چونان موجی بود عظیم که در آغاز باعث شد جا بخورم. حتی یادم هست که داشتم می لرزیدم، جز اینکه این حس چیزی بیشتر از یک احساس بدنی بود چون به طرز عجیبی در عواطف و احساسات من تاثیر گذاشت.

گو اینکه « رحمت » به شکلی تجسم یافت و مرا در بر گرفت و در درونم نفوذ کرد.سپس بدون اینکه سببش را بدانم گریه کردم. اشک ها بر صورتم جاری شد و صدای گریه ام به شدت بلند شد. هرچه گریه ام شدیدتر می شد حس می کردم که نیرویی خارق العاده از رحمت و لطف مرا در آغوش می گیرد.

این گریه نه برای احساس گناه نبود… گر چه این گریه نیز شایسته من بود… و نه برای احساس خاری و ذلت و یا خوشحالی… مثل این بود که سدی بزرگ در درونم شکسته و ذخیره ای عظیم از ترس و خشم را به بیرون می ریزد.

در حالی که این ها را می نویسم از خودم می پرسم که آیا مغفرت الهی تنها به معنای عفو از گناهان است و یا بلکه به همراه آن به معنای شفا و آرامش نیز هست.۳

مدتی همانگونه بر روی دو زانو و در حالی که بسوی زمین خم بودم وصورتم را بین دو دستم گرفته بودم، می گریستم.

وقتی در پایان، گریه ام تمام شد به نهایت خستگی رسیده بودم. آن تجربه به حدی غیر عادی بود که آن هنگام هرگز نتوانستم برایش تفسیری عقلانی بیابم. آن لحظه فکر کردم این تجربه عجیب تر از آن است که بتوانم برای کسی بازگو کنم.

اما مهمترین چیزی که آن لحظه فهمیدم این بود که من بیش از اندازه به خداوند و به نماز محتاجم.

 

قبل از اینکه از جایم بلند شوم این دعای پایانی را گفتم:

 

 

 

خدای من! اگر دوباره به خودم جرأت دادم که به تو کفر بورزم، قبل از آن مرا بکش! مرا از این زندگی راحت کن.. خیلی سخت است که با این همه عیب و نقص زندگی کنم، اما حتی یک روز هم نخواهم توانست با انکار تو زنده بمانم

منبع مطالب www.pardise-key-fa.blogfa.com



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 26 فروردين 1397برچسب:نماز,مسیحی, ] [ 19:13 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

مبطلات وضو

مبطلات وضو

هفت چيز وضو را باطل مى‌‌كند:

1 ـ بول‌‌. و در حكم بول است رطوبتى كه انسان نداند بول است يا نه‌‌، اگر قبل از استبراء كردن از او خارج شود‌‌.

2 ـ غائط. 3 ـ باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج مى‌‌شود‌‌، و يا از غير مخرج اگر اين عنوان بر آن صدق نمايد‌‌.

4 ـ خوابى كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود‌‌. ولى اگر چشم نبيند و گوش بشنود وضو باطل نمى‌‌شود‌‌؛ و همچنين است اگر گوش هم نشنود ولى نخوابيده باشد‌‌، مثل اين كه به ادامه فكر سابق مشغول باشد‌‌.

5 ـ چيزهايى كه عقل را از بين مى‌‌برد‌‌: مانند ديوانگى‌‌، مستى و بيهوشى‌‌.

6 ـ استحاضه زنان كه بعداً گفته مى‌‌شود‌‌.

7 ـ جنابت‌‌؛ و بنا بر احوط مس ميت‌‌. اگر غسل براى آن كافى نبوده و نياز به وضو نيز داشته باشد‌‌.



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, ] [ 18:59 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

لباس نماز گزار

پوشاندن بدن در نماز

 

مسأله 865: مرد بايد در حال نماز، اگرچه كسى او را نبيند، عورتين خود را بپوشاند. و بهتر است از ناف تا زانو را نيز بپوشاند.

مسأله 867: هنگامى كه انسان، قضاى سجده فراموش شده و يا تشهّد فراموش شده را بجا مى آورد، بايد خود را مانند حال نماز بپوشاند. و همچنين بنابر احتياط مستحب در موقع سجده سهو نيز خود را بپوشاند.

مسأله 868: اگر در نماز عمداً عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است، امّا اگر با تقصير از روى ندانستن مسأله باشد، بنابر احتياط نماز را دوباره بخواند.

مسأله 871: انسان مى تواند در نماز، خود را به علف و برگ درختان بپوشاند، ولى بنابر احتياط مستحب اگر چيز ديگرى داشته باشد، با آنها خود را نپوشاند.

مسأله 872: انسان در حال نماز، مى تواند خود را با گِل بپوشاند.

مسأله 873: اگر چيزى ندارد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد كه پيدا مى كند، بنابر اقوى نماز را تأخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نكرد، در آخر وقت، طبق وظيفه اش نماز بخواند.

 

شرايط لباس نمازگزار

 

سأله 875: لباس نمازگزار شش شرط دارد، اوّل: پاك باشد. دوم: مُباح باشد. سوم: از اجزاى مُردار نباشد. چهارم: از حيوان حرام گوشت نباشد. پنجم و ششم: اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد.

شرط اوّل

مسأله 876: لباس نمازگزار بايد پاك باشد و اگر كسى عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.

مسأله 878: اگر نداند بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نماز او صحيح است.

مسأله 879: اگر فراموش كند بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز، يا بعد از آن يادش بيايد، بنابر احتياط بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

مسأله 884: اگر لباس را آب بكشد و يقين كند پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده، واجب نيست نماز را دوباره بخواند، اگرچه احوط، اعاده آن است.

مسأله 885: اگر خونى در بدن و يا لباس خود ببيند و يقين كند از خونهاى نجس نيست، مثلا يقين كند خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهايى بوده كه نمى تواند با آن نماز خواند، نماز او صحيح است.

شرط دوّم

مسأله 892: كسى كه مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، ولى نمى داند نماز را باطل مى كند، اگر عمداً با لباس غصبى نماز بخواند، نمازش باطل است.

مسأله 895: اگر كسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند و يا مثلا براى اينكه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.

مسأله 896: اگر كسى با عين پولى كه خمس يا زكات آن را نداده لباس بخرد، نماز خواندن در آن لباس اشكال دارد.

شرط سوم

مسأله 898: هرگاه چيزى از مردار، مانند گوشت و پوست آن كه روح داشته همراه نمازگزار باشد، اگرچه لباس او نباشد، بنابر احتياط نمازش باطل است.

مسأله 899: اگر چيزى از مردار حلال گوشت، مانند مو و پشم كه روح ندارد، همراه نماز گزار باشد و يا با لباسى كه از آن تهيه شده نماز بخواند، نماز صحيح است.

شرط چهارم

مسأله 900: لباس نمازگزار بايد از اجزاى حيوان حرام گوشت نباشد و اگر مويى از آن همراه نمازگزار باشد، نماز او باطل است.

مسأله 901: اگر آب دهان، يا بينى و يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت مانند گربه، بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تَر باشد نماز با آن لباس باطل است و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد، نماز صحيح خواهد بود.

مسأله 902: اگر مو، عرق و آب دهان كسى، بر بدن يا لباس نمازگزار باشد اشكال ندارد. و همچنين است اگر مرواريد، موم و عسل همراه او باشد.

مسأله 903: اگر شك داشته باشد كه لباسى از مو، يا پشم يا كرك حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت و در كشورهاى اسلامى تهيّه شده باشد جايز است كه با آن نماز بخواند.

مسأله 904: صدف از حيوانات حرام گوشت است، ولى اگر انسان احتمال دهد كه تكمه صدفى و مانند آن، از حيوان باشد، جايز است با آن نماز بخواند.

مسأله 905: پوشيدن خز خالص در نماز اشكال ندارد، و همچنين است سنجاب.

مسأله 906: اگر با لباسى كه از اجزاء حيوان حرام گوشت بافته شده است نماز بخواند، بنابر احتياط واجب نماز او باطل است در صورتى كه جاهل مقصر نسبت به حكم يا موضوع بوده و همچنين است اگر نسياناً در لباس نجسى كه از حيوان حرام گوشت باشد نماز بخواند.

شرط پنجم

مسأله 907: پوشيدن لباس طلاباف براى مرد، حرام و نماز با آن باطل است، ولى براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.شرط ششم

مسأله 910: لباس مرد نمازگزار، بايد ابريشم خالص نباشد و در غير نماز نيز پوشيدن آن براى مرد حرام است، امّا عرقچين، بند شلوار و مانند آن، از چيزهايى كه نماز در آن به تنهايى تمام نمى شود، خلاف احتياط است.

مسأله 911: اگر آستر تمام لباس، يا آستر مقدارى از آن، ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن براى مرد حرام و نماز با آن باطل است.

مسأله 912: لباسى را كه نمى داند از ابريشم خالص است يا چيز ديگر، اگر در نماز بپوشد اشكال ندارد.

مسأله 913: دستمال ابريشمى و مانند آن، اگر در جيب مرد باشد اشكال ندارد و نماز را باطل نمى كند.

مسأله 914: پوشيدن لباس ابريشمى براى زن، در نماز و غير نماز اشكال ندارد.

مسأله 915: پوشيدن لباس غصبى، ابريشمى خالص، طلا باف و لباسى كه از مردار تهيّه شده، در حال ناچارى اشكال ندارد و مى تواند با اين لباسها نماز بخواند، ولى اگر ناچار نيست لباس بپوشد، بايد به دستورى كه در « مسأله 874 » براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.

 

چند مسأله

مسأله 918: پوشيدن لباسى كه پارچه، يا رنگ و يا دوخت آن، براى كسى كه مى خواهد آن را بپوشد معمول نيست، مانند اينكه اهل علم، لباس نظامى بپوشد، احتياط واجب ترك آن است، ولى اگر با آن لباس نماز بخواند اشكال ندارد.

مسأله 919: بنابر احتياط، مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه به طور دائم نپوشد ولى اگر با آن لباس نماز بخواند اشكال ندارد و اگر موقت لباس ديگرى را بپوشند اشكال ندارد.

مسأله 920: كسى كه بايد خوابيده نماز بخواند، اگر برهنه باشد و لحاف او نجس، يا ابريشم خالص و يا از اجزاى حيوان حرام گوشت باشد، بايد در نماز، اگر پوشيدن صدق نمايد، خود را با آن نپوشاند.

 

 

مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد

 

مسأله 921: در سه صورت كه تفصيل آن بيان خواهد شد، اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است، اوّل: بر اثر زخم يا جراحت و يا دملى كه در بدن اوست، لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد. دوم: بدن يا لباس او، به مقدار كمتر از درهم به خون آلوده باشد - و مقدار درهم بنابراحتياط واجب مقدار بند انگشت سبابه است - سوم: ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.

 

مستحبّات لباس نمازگزار

 

مسأله 939: چند چيز در لباس نمازگزار، مستحب است، از جمله: بستن عمامه با تحت الحنك، پوشيدن عبا، لباس سفيد و پاكيزه ترين لباسها، استعمال بوى خوش و انگشتر عقيق در دست نمودن. 



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, ] [ 15:12 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

مبطلات نماز

مسأله 1212: دوازده چيز نماز را باطل مى كند، آنها را « مُبطلات » مى گويند: 1 - از بين رفتن يكى از شرطهاى نماز. 2 - باطل شدن وضو يا غسل. 3 - گذاشتن دستها روى هم مانند ديگران. 4 - آمين گفتن بعد از حمد. 5 - پشت به قبله كردن. 6 - سخن گفتن. 7 - خنديدن. 8 - گريه كردن بر امور دنيا. 9 - به هم خوردن صورت نماز. 10 - خوردن و آشاميدن. 11 - بعضى شكيّات. 12 - كم و زياد شدن ركن يا غير ركن. و تفصيل آن در مسائل بعدى بيان مى شود.مسأله 1213: اوّل از مبطلات نماز: در بين نماز، يكى از شرطهاى آن از بين برود، مثلا در بين نماز بفهمد مكانش غصبى است.مسأله 1214: دوم از مبطلات نماز: در بين نماز، عمداً يا سهواً و يا از روى ناچارى، چيزى كه وضو يا غسل را باطل مى كند پيش آيد، مثلا بول از او خارج شود.مسأله 1215: كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كند، اگر در بين نماز، بول يا غايط از او خارج شود، چنانچه به دستورى كه در احكام وضو « مسأله 349 - 355 » گفته شد رفتار نمايد نمازش باطل نمى شود و نيز اگر در بين نماز، از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحيح است.مسأله 1216: كسى كه بى اختيار خوابش برده، اگر نداند در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن، بنابر احتياط مستحب بعد از وقت و بنابر احتياط واجب در وقت، نماز را دوباره بخواند.مسأله 1217: اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و شك كند بعد از نماز بوده يا در بين نماز، نمازش صحيح است.مسأله 1218: اگر در حال سجده، از خواب بيدار شود و شك كند در سجده آخر نماز است، يا در سجده شكر، بنابر احتياط مستحب بعد از وقت و بنابر احتياط واجب در وقت، نماز را دوباره بخواند.مسأله 1219: سوم از مبطلات نماز: مانند بعضى از كسانى كه شيعه نيستند، دستها را روى هم بگذارد.مسأله 1220: هرگاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد، اگرچه مانند آنها نباشد، بايد نماز را دوباره بخواند ولى اگر از روى فراموشى يا ناچارى و يا براى كار ديگرى مانند خاراندن دست، دستها را روى هم بگذارد، اشكال ندارد.مسأله 1221: چهارم از مبطلات نماز: بعد از خواندن سوره حمد « آمين » بگويد، ولى اگر اشتباهاً يا از روى تقيّه بگويد، نمازش باطل نمى شود.مسأله 1222: پنجم از مبطلات نماز: عمداً يا از روى فراموشى يا نادانى، پشت به قبله كند، يا به طرف راست و يا چپ قبله برگردد، بلكه اگر عمداً مقدارى برگردد كه نگويند رو به قبله است، اگرچه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است.مسأله 1223: اگر عمداً يا سهواً سر را مقدارى بگرداند كه بتواند پشت سرش را ببيند، نمازش باطل است ولى اگر سر را كمى بگرداند، عمداً باشد يا اشتباهاً، نمازش باطل نمى شود.مسأله 1224: ششم از مبطلات نماز: عمداً كلمه اى بگويد كه دو حرف يا بيشتر باشد، اگرچه معنى نداشته باشد، ولى اگر سهواً بگويد، نمازش باطل نمى شود.مسأله 1226: سرفه كردن، آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد، ولى گفتن « آخ » و « آه » و مانند آن، كه داراى دو حرف است، اگر عمدى باشد، نماز را باطل مى كند.مسأله 1227: اگر كلمه اى را به قصد ذكر بگويد، مثلا به قصد ذكر بگويد: « اَللّهُ أَكْبَرُ » و در موقع گفتن آن، صدا را بلند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند، اشكال ندارد ولى چنانچه به قصد اينكه چيزى به كسى بفهماند « اَللّهُ أَكْبَر » را مثلا بگويد و قصد ذكر نداشته باشد نمازش باطل مى شود.مسأله 1228: خواندن قرآن در نماز، غير از چهار سوره اى كه سجده واجب دارد و در « مسأله 1175 » گفته شد و همچنين ذكر خدا گفتن و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد، ولى بنابر احتياط مستحب به غير عربى دعا نكند.مسأله 1229: اگر چيزى از حمد، سوره و ذكرهاى نماز را، از روى احتياط چند مرتبه بگويد، اشكال ندارد و همچنين است اگر عمداً بگويد و به قصد جزئيّت نباشد، ولى اگر از روى وسواس، چند مرتبه بگويد، بنابر احتياط نمازش باطل مى شود.مسأله 1231: انسان بايد جواب سلام را، در نماز يا در غير نماز، فوراً بگويد و اگر عمداً يا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى طول دهد كه اگر جواب بگويد، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نيست.مسأله 1232: بايد جواب سلام را طورى بگويد كه سلام كننده بشنود، ولى اگر سلام كننده كَر باشد، چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد، كافى است.مسأله 1233: واجب نيست نمازگزار جواب سلام را، به قصد دعا بگويد، به اين معنا كه از خدا، براى كسى كه سلام كرده سلامتى بخواهد، بلكه به قصد ردّ تحيّت نيز جايز است.مسأله 1234: اگر زن يا مرد نامحرم و يا بچّه مميّز، يعنى بچّه اى كه خوب و بد را مى فهمد، به نمازگزار سلام كند نمازگزار احتياطاً، بلكه واجب است جواب او را به عنوان ردّ تحيّت بدهد.مسأله 1235: اگر نمازگزار، جواب سلام را ندهد گناه كرده ولى نمازش صحيح است.مسأله 1236: اگر كسى به نمازگزار غلط سلام كند، اگر عرفاً سلام حساب شود مثل اينكه حركات آن را اشتباه كند واجب است جواب او را بدهد و اگر عرفاً سلام حساب نشود، جواب او واجب نيست بلكه در نماز جايز هم نيست.مسأله 1237: جواب سلام كسى كه از روى مسخره يا شوخى، سلام مى كند واجب نيست و در نماز جايز نيست.مسأله 1238: اگر كسى به عدّه اى سلام كند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولى اگر يكى از آنان جواب دهد كافى است.مسأله 1239: اگر كسى به عدّه اى سلام كند و ديگرى جواب سلام دهد و يا كسى كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد، جواب سلام او بر آن عدّه واجب است.مسأله 1241: سلام كردن مستحب است و بسيار سفارش شده كه سواره، به پياده و ايستاده به نشسته و كوچك تر به بزرگتر سلام كند، امّا جواب سلام واجب مى باشد.مسأله 1242: اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند، بنابر احتياط هر يك جواب سلام ديگرى را بدهد.مسأله 1243: در غير نماز، مستحب است، جواب سلام را بهتر از سلام بگويد، مثلا اگر كسى گفت: « سلامٌ عليكمْ » در جواب بگويد: « سلامٌ عليكمْ وَ رحمة اللّه ».مسأله 1244: هفتم از مبطلات نماز: خنده با صداست، عمدى باشد يا اضطرارى، امّا چنانچه سهواً با صدا بخندند، نماز اشكال ندارد، مگر آنكه از صورت نماز خارج شود و همچنين لبخند، نماز را باطل نمى كند.مسأله 1245: اگر براى جلوگيرى از صداى خنده كمى حالتش تغيير كند، مثلا رنگش سرخ شود، بنابر احتياط مستحب بايد نمازش را دوباره بخواند، مگر از صورت نماز خارج شود كه در اين صورت واجب است نماز را دوباره بخواند.مسأله 1248: اگر در بين نماز، مقدارى ساكت بماند كه نگويند نماز مى خواند، نمازش باطل مى شود.مسأله 1249: اگر در بين نماز، كارى انجام دهد يا مدّتى ساكت شود و شك كند كه نماز به هم خورده يا نه، نمازش صحيح است.مسأله 1250: دهم از مُبطلات نماز: خوردن و آشاميدن است، اگر در نماز طورى بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز مى خواند، عمداً باشد يا از روى فراموشى، نمازش باطل مى شود.مسأله 1251: كسى كه مى خواهد روزه بگيرد، اگر پيش از اذان صبح، مشغول به خواندن نماز « وتر » باشد و تشنه شود، چنانچه بترسد اگر نماز را تمام كند صبح شود، در صورتى كه آب نزديك او، در دو سه قدمى باشد، مى تواند در بين نماز وتر آب بياشامد، امّا بايد كارى كه نماز را باطل مى كند، مانند روگرداندن از قبله، انجام ندهد.مسأله 1252: اگر در بين نماز، غذايى كه در دهان يا لاى دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمى شود و همچنين اگر قند، شكر و مانند آن در دهانش مانده باشد و در حال نماز، كم كم آب شود و فرو رود، اشكال ندارد.مسأله 1253: يازدهم از مبطلات نماز: شك در عدد ركعتهاى نماز دو ركعتى، سه ركعتى و در دو ركعت اوّلِ نمازهاى چهار ركعتى است.مسأله 1254: دوازدهم از مُبطلات نماز: ركن نماز را عمداً يا سهواً، كم يا زياد كند. و يا چيزى كه ركن نيست، عمداً كم يا زياد نمايد.مسأله 1255: اگر بعد از نماز، شك كند در بين نماز كارى كه نماز را باطل مى كند، انجام داده يا نه، نمازش صحيح است



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, ] [ 14:58 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

کلید ورود به بهشت نماز است



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 23 ارديبهشت 1397برچسب:, ] [ 13:49 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

نماز از دیدگاه دانشمندان غربی

 

 

هراس لیف دانشمند مشهور اروپائى

 

هیچ چیز در این عالم مرا قانع نمى سازد که کدام یک از ادیان آسمانى دعوت به مساوات در میان مردم مى کند، اگر چه برخى از آنها با این دعوت تظاهر مى کنند، من بسیارى از کلیساها و معبدها را دیده ام و دیده ام که در همان جاها هم مساوات برقرار نیست . و طبیعتاً معتقد بودم که باید همین تبعیض در داخل معابد اسلامى هم حکمفرما باشد، ولى هنگامى که در روز عید فطر، در مسجدى در ((ووکنج )) در لندن ، ملاحظه کردم که عالى ترین نوع مساوات در میان مسلمانان وجود دارد. سخت دستخوش حیرت گردیدم ، من دیدم که نژادهاى مختلف و شخصیت هاى عالى و دانى ، در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و برادرانه مشغول عبادت و نماز هستند. تا آن روز چنین صحنه اى ندیده بودم ، در آنجا دیده مى شد که یک نفر (رعیت ) از بلاد (ممباسا) با یک نفر از رجال سیاست و یا از بزرگان دولت (مصر) با هم مصافحه مى نمایند و هر گونه تشریفات طبقاتى برچیده شده است . هیچ کس در هیچ مقامى ، از ایستادن در کنار دیگران براى نماز ناراحت نیست . صفها کاملاً منظم و همه در یک ردیف ایستاده اند، زیرا آنجا امتیازى نیست و همه در پیشگاه خداوند برابرند. هیچ کس را بر دیگرى برترى نیست . هنگامى که پیشوا و امام مسجد مسلمانان به من گفت که به عقیده مسلمانان همه انبیاء بر حق بودند و کتابهاى آنها از جانب خداوند است گمان کردم گوشم بد شنیده است . زیرا این سخن اولین بارى بود که از یک رهبر دینى چنین سخنى را مى شنیدم از این رو دیگر براى من شکى باقى نماند که دین اسلام صلاحیت دارد که دین جهانى گردد

 

یک تجربه مهّم

 

دیل کارنگى نویسنده مشهور آمریکائى (1888 - 1955 م ) در مورد خاطرات خود مى نویسید:

 

از مادرم و پدرم دور شده و وارد دانشگاه شدم و به مرور زمان تغییرى در افکار من پیدا شد. تحصیل علم الهیات ، علوم اساسى فلسفه و علم تطبیق ادیان مرا نسبت به بسیارى از تعلیمات دینى مشکوک ساخت . گیج و سرگردان شده بودم . نمى دانستم به چه چیز معتقد شوم و هیچگونه منظورى در زندگى بشر نمى دیدم . دست از نماز و دعا برداشتم و کافر و ملحد شدم . عقیده پیدا کردم که حیات بشر سراسر خالى از هدف و نقشه است و خلقت بشر به همان اندازه فاقد منظور خدائى است که حیوانات ما قبل تاریخ که در دویست میلیون سال قبل در دنیا زندگى مى کردند و احساس مى کردم که روزى نژاد بشر نیز مانند حیوانات ما قبل تاریخ که امروز اثرى از آنها نیست معدوم خواهد شد. بر عقیده گروهى از مردم به خداوند مهربان و کریمى که دنیا را مانند خود خلق کرده مى خندیدم . معتقد بودم که میلیونها خورشیدى که در فضاى تیره ، سرد و بى روح در گردشند بوسیله قوه اى کور و لاشعور به وجود آمده اند. شاید اصلاً خلق نگردیده و مانند زمان و فضا همیشه وجود داشته اند. آیا من مى خواهم ادّعا کنم که اکنون جواب تمام سؤ الات را مى دانم ؟ خیر، هیچکس تاکنون نتوانسته است پرده از روى اسرار خلقت و حیات بردارد

 

اطراف ما را معمّا و اسرارى بى شمار احاطه کرده است . مثلاً بدن خود رمز و معمّاى بغرنج مى باشد و همچنین قوه برقى که در منزل از آن استفاده مى کنیم و گلى که در شکاف دیوار روئیده و علف سبزى که در باغ خانه مى بینیم . آزمایشگاههاى تحقیقاتى سالى سى هزار دلار خرج مى کنند که علت سبز بودن علف را کشف کنند. کیترینک مى گوید: اگر ما بدانیم که گیاهان چگونه مى توانند نور خورشید، آب و اکسید، و کربن را تبدیل به قند خوراکى کنند، خواهیم توانست تمدن جهان را دگرگون سازیم . حتّى کار کردن موتور اتومبیل نیز یکى از اسرار بغرنج است . متصدیان آزمایشگاههاى شرکت بزرگ ژنرال موتور، سالها وقت و میلیونها دلار صرف کرده اند تا در بیابند چگونه و چرا به یک جرقه در سیلندر،

 

انفجارى تولید مى کند که باعث حرکت ماشین مى شود و تازه هنوز هم موفق به کشف این راز نشده اند. عدم وقوف ما بر اسرار و رموز بدن آدمى ، قوه الکتریک و یا موتور اتومبیل ما را مانع از استفاده کردن و متمتع شدن از آنها نمى شود، همچنین اگر من از کشف رموز دین و نماز و دعا عاجزم دلیل بر این نمى شود که من از یک زندگى بهتر و سعادتمندانه ترى که دین به همراه دارد بهره برنگیرم . مى خواستم بگویم که من دوباره به طرف دین برگشته ام . برق و آب و غذا در فراهم ساختن یک زندگى بهتر و کاملتر و راحتتر به من کمک مى کند ولى فایده دین به مراتب از همه اینها براى من بیشتر است ...

 

امروز جدیدترین علم ، یعنى روان پزشکى ، همان چیزهائى را تعلیم مى دهد که پیامبران تعلیم مى داده اند، چرا به علت اینکه پزشکان روحى دریافته اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین ، نگرانى ، تشویش ، هیجانات و ترس را که موجب بیم بیشترى از ناخوشیهاى ماست برطرف مى سازد. اگر مذهب حقیقت نداشته باشد، زندگى بى معنى و پوچ است . و بازیچه اى بیش نخواهد بود. بسیارى از ما وقتى از زندگى بستوه مى آئیم و به آخرین حدّ نیروى خود مى رسیم در ناامیدى و یاءس رو بسوى خدا بر مى گردانیم . البته در موقع گرفتارى هیچ کس منکر خدا نیست . امّا چرا تا مرحله ناامیدى و یاءس تاءمّل کنیم ؟ چرا هر روز تجدید قوا ننمائیم ؟ چرا براى نماز و عبادت منتظر فرا رسیدن روز معینى شویم ؟ من با اینکه پروتستان هستم . امّا هر وقت احساس مى کنم که احتیاج به دعا و نماز دارم فوراً در اولین نماز خانه اى که در سر راه خود بیابم به آنجا مى روم و به دعا و نماز مى پردازم

 

نماز روح وحدت و یگانگى

 

دانشمند شهیر اروپائى آقاى هیل

 

از روزى که اسلام ظاهر شد، نماز یگانه شعار اسلامى به صورت یک ضرورت درآمد. ارتباط این نماز با مسیحیت و یهودیت هر چه باشد نیروى خاص و اهمیّتى فوق العاده در بین مسلمانان پیدا کرد. و بعدها به صورت نماز جماعت به اقتدا امامى که اغلب خود محمّدصلّى اللّه علیه و آله بود اقامه مى شد. هر کسى به هنگام نماز جماعت ، اجتماع مسلمانان را مشاهده کند که براى نماز صف بسته اند و با نظام خاصّى در کمال وقار و با طرز حیرت انگیزى رکوع و سجود مى کنند، به شگفتى در مى آید، و آثار تربیتى آن را در روان مسلمین از همان روزهاى نخستین درک خواهد نمود.

 

کافى است که ما نقش نماز را مورد بررسى قرار دهیم که چه تاءثیر مهمّى در بیدار کردن روح نظم و حفظ نظام داشته است . آنگاه به خوبى در مى یابیم که در حقیقت نماز براى مسلمانان مانند یک آموزش نظامى بوده است و همین نظم مسلمانان در نماز، روح وحدت و یگانگى را در میان مسلمانان زنده کرده ، برادرى ، مساوات و برابرى و دستاوردهاى اجتماعى اسلام را عملاً ایجاد مى نموده است.

 

نماز اتصال به قوه محرکه پایان ناپذیر

الکسیس کارل (1873 - 1944 م )نویسنده مشهور کتاب انسان موجود ناشناخته :دعا و نماز قوى ترین نیروى است که انسان مى تواند تولید کند، - نیروئى است که چون قوه جاذبه در زمین وجود حقیقى و خارجى دارد.

 

در حرفه پزشکى خود من ، مردانى را دیده ام که پس از آن که تمام معالجات دیگر در حال آنان ، مؤ ثر واقع نشده بود به نیروى نماز و دعا از بیمارى ، رهائى یافتند. دعا و نماز چون رادیوم یک منبع نیروئى مشعشعى است که خود به خود تولید مى شود. از راه دعا و نماز انسان مى کوشد نیروى محدود خود را با متوسل شدن به منبع نامحدود تمام نیروها افزایش ‍ دهد. وقتى که ما دعا و نماز مى خوانیم ، خود را به قوه محرکه پایان ناپذیرى که تمام کائنات را به هم پیوسته است متصل و مربوط مى کنیم . نماز و دعا مى خوانیم که قسمتى از آن نیرو به حوائج ما اختصاص داده شود. به صرف همین استدعا، نواقص ها تکمیل مى شود. و با قدرتى بیشتر و حالتى بهتر از جاى بر مى خیزیم . هر وقت ما با شور و حرارت خداوند را در دعا و نماز مخاطب مى سازیم ، هم روح و هم جسم خود را به وجهى احسن تغییر مى دهیم . غیر ممکن است مرد یا زنى تنها براى یک لحظه به دعا و نماز بپردازد و نتیجه مثبت و مفیدى از آن نگیرد

 

 

 

  آهنگ آسمانى اذان

پروفسور ژول لابوم (1791 - 1868 م ) پژوهشگر علوم اسلامى با بیش از 30 سال سابقه از فرانسه :اسلام واسطه میان انسان و خدا را از میان برد و براى اولین بار ایجاد ارتباط مستقیم را میان دو قطب اعلام کرد. در پذیرش عبادت و نماز لازم نیست که شخص از یک گروه مشخص مقام وساطت را میان مردم و خدا داشته باشد، بلکه هر انسانى مى تواند خودش اعمال عبادى را انجام دهد.

 

نمازهاى پنجگانه از مظاهر همبستگى مذهبى است . آنگاه که بانک توحید در فضاى شهرهاى اسلامى طنین مى افکند، گرویدگان به اسلام با شنیدن آهنگ آسمانى اذان در دل روز یا شب هنگام ، به سوى مراکز نیایش ‍ با آفریدگار هستى بخش مى شتابند، این شیفتگان ایمان به خدا، در هر نقطه از جهان و از افقهاى دور دست روى خود را به سوى نقطه اى واحد و کانونى مشترک ، یعنى کعبه که در قلب مکه جاى دارد مى گردانند

 

 

 

نماز سنبل عبادت و بندگى 

الکسیس کارل :احساس عرفانى جنبشى است که از اعماق دل انسانى برخواسته شده است یک غریزه اصلى است . انسان همان طورى که به آب نیاز دارد به خدا هم نیاز دارد.و بهترین چیزى که فطرت را تقویت مى کند نماز است که سنبل عبادت است .اگر صمیمانه به دعا و نماز بپردازید خواهید دید که زندگى شما به صورت عمیق و مشهودى تغییر خواهد کرد. باید بگوییم که دعا فعالیتى است که براى تکامل صحیح شخصیت و تمامیّت عالیترین ملکات انسانى ضرورت دارد. تنها در دعا و نماز اجتماع کامل و هماهنگ بدن و فکر و روح حاصل مى شود که به آدمى ، که همچون نى شکننده اى ، است نیرومندى و استقامت بیرون از حد تصوّر مى بخشد. دعا و نماز عملى است که آدمى را در حضور خدا قرار مى دهد

 

 

 

 

 

مردى دهاتى در آخرین صف نماز در یک معبد تنها نشسته بود. کسى از او پرسید: منتظر چه هستید؟ او در جواب گفت : به او نگاه مى کنم و او به من نگاه مى کند.

 

آدمى دعا مى کند که نه تنها خدا به یاد او باشد، بلکه خود نیز به یاد خدا باشد. دعا و نماز کوششى است در آدمى براى رسیدن به خدا و صحبت کردن با موجودى نادیدنى که آفریننده همه چیز و حکمت اعلى ، و هر وقت با شور و حرارت خود را در دعا و نماز مخاطب مى سازیم . هم روح و هم جسم خود را به وجهى احسن تغییر مى دهیم . انسان همیشه از دعا و نماز نتیجه مفیدى مى گیرد. دعا کردن همچون خوردن و آشامیدن ضرورى است . در اجتماعى که نیایش و دعا و نماز وجود نداشته باشد، از فساد و زوال مصون نخواهد بود. نیایش علاوه بر این که آرامش به وجود مى آورد، بطور کامل و صمیمى در فعالیتهاى مغزى انسان یک نوع شگفتى و انبساط باطنى و گاه قهرمانى و دلاورى را تحریک مى کند

 

 

 

از فراز هزاران مسجد

ویل دورانت (1858 - 1928 م ) مورّخ و دانشمند شهیر آمریکائى :چه خوش آهنگ است صداى مؤ ذن در گوش مسلمان و غیر مسلمان که این جانهاى محبوس در پیکر خاکى را از فراز هزاران مسجد دعوت مى کند که به سوى بخشنده زندگى و عقل توجه کنند و به جان با او پیوند گیرند.

 

 

 نماز مهمترین وسیله ایجاد آرامش در روان

پروفسور توماس هایس لوپ :مهمترین مطلبى که من در طول چندین سال تجربه و آزمایش به دست آورده ام این است که بهترین وسیله براى درمان بى خوابى نماز است . با این قید که من پزشکم این سخن را مى گویم که نماز بهترین وسیله اى است که تاکنون براى توسعه اطمینان و تسکین اعصاب و آسایش و نشاط شناخته شده که زمینه بى خوابى را برطرف مى گرداند. و به عبارت دقیقتر، مهمترین وسیله ایجاد آرامش در روان و اعصاب انسان نماز است.



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 18 بهمن 1394برچسب:, ] [ 21:49 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

دلیل خواندن نماز!

تا حالا شده تو خیابون یا توی پارک بچه ای را ببینید که گم شده و به دنبال مادرش می گرده و وقتی که به کمک مردم مادرش را پیدا می‏کنه در آغوش مادرش می‏پره و آرام می‏شه. ما آدم‏ها هم مثل کودک گمشده‏ای هستیم که در طول زندگی به دنبال کسی یا چیزی می گردیم که با آن آرامش پیدا کنیم. اون چیز نمی تواند پول، مقام، قدرت، زیبائی و….باشد، چون بعضی از آدم اینها را دارند، اما باز هم آرامش ندارند و همیشه مضطرب و نگران هستند.

در قرآن کریم آمده است: (( آگاه باشید که دل ها با یاد خدا آرامش پیدا می‏کند.))

و نماز بهترین راه برای رسیدن به آرامش است.

 

تشکر از خدا

 

در اطراف هر کدام از ما آدم‏های زیادی هستند که به ما محبت می‏کنند، مثل بابا، مامان، معلم و خیلی‏های دیگه و ما دوست داریم از آنها به خاطر محبتی که به ما می‏کنند تشکر کنیم. مثل وقتی که می‏خواهیم از خدای مهربان تشکر کنیم و نماز می‏خوانیم.

او کسی است که صدها و هزارها نعمت به ما هدیه داده و لحظه به لحظه مواظب و مراقب ماست. تمام کسانی که به ما محبت می‏کنند هم، خدا به ما هدیه داده است. پس ما با نماز می‏توانیم از خدای مهربان به خاطر این همه نعمت و مهربانی که به ما هدیه می‏کند تنها یک کمی تشکر کنیم.

 

چشمه آب

 

وقتی که بدن ما کثیف شده است باید آن را با آب بشوئیم تا تمیز شود و آن وقت احساس خوشایندی می‏کنیم ،چون پاکیزه و تمیز می‏شویم . روزی پیامبر مهربان اسلام رو به یارانشان کردند و گفتند: (( فرض کنید در جلوی خانه‏ی شما، چشمه‏ای جاری است و شما هر روز پنج بار در آن خود را می‏شویید. آیا به تن شما آلودگی باقی می‏ماند ؟ ))

یاران گفتند : ((خیر! ))

پیامبر دوباره گفتند : (( بله نمازهای پنج‏گانه همین اثر را دارند. با پنج نماز در شبانه روز خداوند، بدی‏ها و گناهان را از آدمی می‏زداید و او را پاکیزه می‏کند. ))

 

دوست داشتن واقعی

 

اگر ما کسی را دوست داشته باشیم دوست داریم با او حرف بزنیم. کسی که نماز می‏خواند، خدا را دوست دارد و دلش می خواهد با او حرف بزند. البته نباید تند تند و با عجله با خدا صحبت کرد. باید آرام حرف زد.

انسان اگر کسی را دوست داشته باشد، عجله نمی‏کند و آرام با او صحبت می‏کند. بنابراین باید با آرامش نماز خواند. وقتی که شما کسی را واقعاً دوست داشته باشید آن طور رفتار می‏کنید که او می‏خواهد. خدای بزرگ ما را خلق کرده است و ما را خیلی زیاد دوست دارد و بسیار بسیار از ما داناتر است از ما خواسته است که به این صورت نماز بخوانیم که او می‏خواهد. پس ما آن گونه رفتار می‏کنیم که خدای مهربان می خواهد تا از دست ما راضی وخشنود باشد.



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 18 بهمن 1394برچسب:, ] [ 21:27 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

نقش والدین در ایجاد اشتیاق به نمازدر کودکان و نو جوانان

نقش والدين در ايجاد اشتياق به «نماز» در کودکان و نوجوانان

 

بدون ترديد همة کودکان بالفطره استعداد پذيرش و انجام تکاليف مذهبي را دارند، اما آنچه که مهم است، چگونگي روش هاي ارائه و عرضة آئين الهي است. به ديگر سخن اگر ما بتوانيم کودکان را به نحو شايسته و مطلوب در معرض مشاهده و يادگيري رفتارها يا تکاليف مذهبي قرار دهيم، مسلما آنها به طور طبيعي و با احساس و رضايت قلبي، آن رفتارها را خواهند آموخت، چرا که اگر نيکو بنگريم مذهب عاملي است در جهت تأمين نيازهاي فطري انسان و نماز، کامل ترين پاسخ به عالي ترين نياز انسان است.

 

از ديدگاه روانشناسان و مربيان تعليم و تربيت، احساسات و عواطف مهم ترين نقش را در تکوين شخصيت، تنظيم هدف ها و برنامه هاي زندگي و روابط فردي و اجتماعي انسان ها دارند و پرورش احساس مذهبي کاري ظريف و حساس و در عين حال بسيار ساده و آسان است.

 

هرگاه شناختي که انسان نسبت به پديده ها و مسائل مختلف پيدا مي کند، توأم با احساسات ناخوشايند و نامطلوب باشد، نتيجه اي جز به وجود آمدن نگرش منفي و دلزدگي و بيزاري رواني و بازدارنده به همراه نخواهد داشت،که تغيير چنين نگرشي نيز مستلزم تلاش بسيار خواهد بود.

 

بنابر اين در تعليم و تربيت به طور اعم و تربيت مذهبي به طور اخص و بويژه در دوران کودکي و نوجواني، توجه به نقش خوشايندي احساس نسبت به امور مورد نظر بسيار مهم و تعيين کننده است.

 

با توجه به اهميت وجود احساس مذهبي در کودکان و نوجوانان، در اين نوشتار سعي مي شود به نمونه هايي از روش هاي پرورش احساس مذهبي نماز اشاره شود.

 

خانواده و پرورش احساس مذهبي

 

غالب رفتارهاي انسان بر اساس يادگيري استوار است و اولين و مهم ترين پايگاه يادگيري، کانون گرم خانواده است، زيرا خمير ماية شخصيت انسان در خانواده تکوين مي يابد و نگرش ها، و رغبت ها، رفتارهاي خوشايند و ناخوشايند نسبت به پديده ها و رفتارهاي مختلف، از خانه سرچشمه مي گيرد و هر بذري که والدين در صفحة دل فرزند خود بکارند، محصول همان بذر را برداشت خواهند کرد . علي عليه السلام مي فرمايند: « إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ؛ صفحة دل نوجوان همچون زمين مستعدي است که هيچ گياهي در آن نروييده و آمادة هر نوع بذر افشاني است».[1]

 

برخي از روانشناسان مي گويند: «کودک در 5 تا 6 سالگي نسخة کوچک نوجواني است که بعدا خواهد شد». البته آنان هرگز نمي خواهند منکر تأثير تربيت در دورة جواني شوند، بلکه مي خواهند بر نقش و اهميت حياتي تربيت در خانواده تأکيد کنند.

 

از ديدگاه روان شناسي تربيتي، بسياري از رفتارهايي را که در نوجوانان و جوانان مشاهده مي کنيم، نظير: کمرويي، پرخاشگري، بي رغبتي نسبت به نماز و روزه و يا بر عکس: شادابي و سر زندگي، فعاليت و سازندگي، عشق به اقامة نماز و اهميت دادن به احکام مذهبي، غالبا متأثر از تجارب تربيتي کودک قبل از ورود به مدرسه است.

 

همة وجود کودکان مملو از سؤال است، سؤال از چرايي ها و چگونگي ها، اما هميشه و همة کودکان سؤالاتشان را به زبان نمي آورند. بسياري از سؤالات کودکان را بايد در سيما و چشمان نظاره گرشان جستجو نمود. به بيان ديگر حقيقت بين بودن حکم مي کند که همواره به گونه اي باشيم که گويي نگاه ما، سخن ما و رفتار ما پاسخي است به سؤال و نياز نهفتة فرزندانمان و سرمشقي است براي مشق و درس چگونه زيستنشان.

 

برمبناي آنچه گفته شد بايد زيباترين و خوشايندترين اوقات کودکان و نوجوانان در کانون خانواده، زماني باشد که بزرگترها، بخصوص پدر و يا مادر آمادة اقامة نماز مي شوند و با چهره اي متبسم و مهربان به نماز مي ايستند، گويي گمشده شان را يافته اند، آرام و با صلابت، متين و مطمئن و استوار با خداي خود سخن مي گويند و براي ماندن در راه حق دعا مي کنند.

 

هنگامي که کودکان بارها و بارها چنين حالات زيبايي را در والدين خود مشاهده کنند، در روانشان احساس بسيار لطيف و خوشايند جلوه گر مي گردد و به نماز و نمازگزار، مکان و حالات نماز علاقه مند مي شوند. بنابر اين والدين بايد لطيف ترين و عارفانه ترين حالات و زيباترين صورت را در نماز داشته باشند تا زمينة اشتياق به نماز در فرزندان فراهم شود.

 

تقويت احساس مذهبي از طريق يادگيري غير مستقيم

 

پايدارترين و در عين حال خوشايندترين يادگيري ها، يادگيري غير مستقيم يا مشاهده اي است. در اين نوع يادگيري، يادگيرنده مطابق رغبت ها و انگيزهاي خود، آگاهانه و بدون هر گونه جبر و فشار رواني، همة حواس خود را متوجه رفتار مورد نظر مي کند و با نوعي احساس خوشايند و عاري از دشواري با الگوگيري از الگوهاي رفتاري بر دانسته ها و تجارب شناختي خويش مي افزايد. هر قدر الگوهاي بزرگسال براي بچه ها مطلوب تر و محبوب تر باشند، ميزان تأثيرپذيري بيشتر و پايدارتر مي شود. بچه ها رفتار الگوهاي مطلوبشان را بسيار دوست مي دارند و مايلند که با آنها همانندسازي کنند و رفتار همسان رفتار الگوهاي خود داشته باشند. بچه ها هر قدر بيشتر پدر، مادر، دايي، خاله، عمه، عمو، و معلم خودشان را قلبا دوست داشته باشند، به صورت ارادي و غير ارادي تلاش مي کنند که رفتاري نظير رفتار آنها داشته باشند و يا به گونه اي بينديشند، بگويند، و عمل نمايند که مورد توجه و تأييد آنها باشد. اين امر يک گرايش کاملا طبيعي و فطري است. لذا اگر پدر، مادر و معلم مشتاقند که فرزندان و شاگردان؛ باورها و رفتارهاي مطلوب آنها را مورد توجه کامل قرار داده، وجودشان متصف به ويژگي هاي مورد نظر بشود، بايد در درجة اول همواره سعي کنند که رفتارشان محبت آميز باشد تا قلوب آنان را تسخير نمايند، زيرا هر اندازه پيوندهاي عاطفي ميان ايشان بيشتر باشد، همانند سازي ها افزون و افزون تر مي شود. در اين شرايط ديگر نياز چنداني به پند و اندرز و موعظة مستقيم نخواهد بود.

 

زماني که نوجوانان الگوهاي رفتاري مطلوب خويش را در شرايط و موقعيت هاي مختلف در حالت اقامة نماز مشاهده مي کنند، احساس خوشايندي سراسر وجودشان را فرا گرفته، عميقا نسبت به رفتار آنها کنجکاو مي شوند و با توجه به اين که خود فطرتي مستعد و نيازمند نيايش دارند، با شور و شوق و احساس زيبا و توصيف ناپذير به نماز مي ايستند.



برچسب‌ها:
[ شنبه 17 بهمن 1394برچسب:, ] [ 14:12 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

عذاب ترک نماز!

کسي که نماز را ترک مي کند گرفتار چه عذابي مي شود؟

 

اگر كسي نماز را ترك ‌كند و با همين حال از دنيا برود، هيچ عملي از او پذيرفته نيست و خسران ابدي شامل حال او مي‌گردد و با كفار محشور مي‌شود. در حقيقت هركس نماز را عمدا ترك كند آشكارا كفر ورزيده است و كسي كه نماز نمي‌گذارد بهره اي از دين ندارد. اما كسي كه كاهل نماز است، به ميزاني كه در نماز سستي مي‌كند، عقوبت سختي شامل حال او مي‌گردد.

دين اسلام اصول و ضرورياتي دارد كه بر هر فرد مسلمان واجب است كه به آنها متعهد باشد. نماز، روزه و خمس از واجبات است؛ يعني اگر انسان در هريك از اينها كوتاهي كرده، و تا آخر عمر اصلاح عمل نكند و با اين حال از دنيا برود، بطور قطع مؤاخذه خواهد شد.

«ذكر چند نكته درباره‌ي تارك الصلواة»:

- در قرآن يكي از عوامل جهنّمى شدن را ترك نماز ذكر كرده است. يكي از سؤال‌هايي كه بهشتيان از جهنميان مي‌پرسند، در خصوص علت جهنمي شدن آنها مي‌باشد كه آنها ريشه و علت اصلي چنين عقوبتي را ترك نماز مطرح مي‌نمايند؛ «في‏ جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ، عَنِ الْمُجْرِمينَ، ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَرَ، قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ، (سوره المدثر، آيه‌ي 40 به بعد) آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى‏كنند... از مجرمان: چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مى‏گويند: ما از نمازگزاران نبوديم».

- تارك الصلاه با قارون و فرعون و هامان محشور شده و با منافقين روانه جهنم مي‌شود.

رسول خدا (صل الله علي وآله) فرمودند : لَا تُضَيِّعُوا صَلَاتَكُمْ فَإِنَّ مَنْ ضَيَّعَ صَلَاتَهُ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ أَخْزَاهُمْ- وَ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِينَ فَالْوَيْلُ لِمَنْ لَمْ يُحَافِظْ عَلَى صَلَاتِهِ‏؛ نمازتان را ضايع نكنيد؛ بدرستيكه هر كس كه نمازش را ضايع كند خداوند او را با قارون و فرعون و هامان (كه لعنت و ننگ الهي بر آنها باد) محشور نمايد و واجب است بر خداوند كه داخل كند او را با منافقين پس واي بر كسيكه بر نمازش محافظت ننمايد. (جامع الأخبار، ص: 74)

- اولين چيزي كه در قيامت بر آن محاسبه مي‌شود نماز است.

پيامبر خدا (صلي الله عليه و اله) فرمود: بهترين واجبات پس از شناخت (خدا) نماز است. نماز نخستين چيزى است كه بنده را براى آن مورد حساب قرار مى‏دهند، اگر پذيرفته شد ساير اعمال نيز پذيرفته مى‏شود و اگر پذيرفته نشد بقيّه اعمال نيز پذيرفته نمى‏شود. (الكافي ج‏3 ص 268 )

- نقش نماز در دين همچون ستون خيمه است.

رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) فرمود: نقش نماز، چون نقش ستون خيمه است، چون ستون استوار ماند، طنابها و ميخها و پوشش پايدار مى‏ماند و اگر ستون بشكند نه طنابى و نه ميخى و نه پوششى باقى مى‏ماند. (پيام پيامبر، ترجمه‏فارسى، ص: 667)

- ترك نماز موجب باطل شدن اعمال نيك انسان مي‌گردد.

رسول خدا (صلي الله علي وآله) فرمودند : مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ‏

كسي كه بدون دليل نمازش را رها كند تا اينكه قضا شود بدرستي كه اعمالش را باطل كرده است. (جامع الأخبار، ص:



برچسب‌ها:
[ شنبه 17 بهمن 1394برچسب:, ] [ 14:6 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

تاثیرات نماز بر زندگی

نماز از جمله عباداتي است كه اثرات مادي و معنوي بسيار زيادي در زندگي بشر دارد. مقدمات نماز از هنگام وضو تا پايان نماز هر كدام جزء به جزء فوايد و آثاري دارد كه در اين جا قادر به بيان همه­ي آن ها نيستيم و تنها به نكاتي چند اشاره مي­كنيم.

 

آثار بهداشتي نماز از جمله صحيح بودن پاك نگه داشتن بدن، لباس و جاي نماز و پرهيز از نجاست­ها كه موجب زدودن ميكروب­ها و آلودگي­ها از محيط زندگي و حفظ بهداشت جسماني است.

 

وضو سمبل طهارت عمومي بدن و موجب نشاط و سلامت است و مانند غسل، داراي آثار روحي و معنوي است و در پيشگيري و درمان بيماري هاي جسمي و رواني، اثر دارد.

 

البته نبايد اعمال عبادي را به خاطر اين فوايد اجرا كرد كه موجب بطلان آن خواهد شد، زيرا اگر كسي غسل و وضو كند. تا ضمن آن خنك شود يا از فوايد بهداشتي آن بهره­مند شود و يا قيام و ركوع و سجود كند تا ضمن آن حركات ورزش و نرمش اجرا كند نماز شرك­آلود خوانده است.

 

نماز بزرگ­ترين و محكم­ترين پناه­گاه معنوي است. نماز كه مشتمل بر عقل، علم، اختيار حس مسئوليت، اتكا به حضرت حق و قدرت بي­انتهاي او و قطع اميد از اغيار است. بزرگ­ترين و محكم­ترين سنگر اطمينان و آرامش و استنقاي روح انسان است.

 

از جمله آثار اخلاقي و تربيتي نماز پيام پرورشي پروردگار است. نماز بازدارنده از بدي­ها، معراج هر مومن پاكيزه، مايه­ي نزديكي هر انسان پرهيزگار به خدا، پاك­كننده گناهان، شستشو دهنده­ي جسم و جان، خاموش كننده­ي آتش دوزخ، بن اسلام، پايه دين، نردبان رسيدن به اوج كمال و انسانيت، مهم­ترين نماد دين، بهترين كارها و معيار سنجش اعمال است. اگر نماز قبول شود كارهاي ديگر هم پذيرفته مي­شود و اگر نماز رد شود كارهاي ديگر نيز مردود است.

 

وقت­شناسي و زمان­سنجي از مهم­ترين عوامل پيشرفت جوامع بشري است برنامه­ريزي هاي شخصي و اجتماعي بدون سنجيدن زمان و اوقات مناسب هر كار ممكن نيست و مي­توان گفت نماز وقت شناسي و زمان سنجي است.

 

نماز خواندن داراي خاصيت خودتاثيري و خودالقايي است. همان­طور كه از طريق تلقين مي­توانيم بر ديگران اثر بگذاريم. گاهي مي­توانيم خود را نيز تحت تاثير تلقين­هاي خود قرار دهيم. اسلام كه واقع­بيني خاص خود را دارد با وضع نماز و تنظيم برنامه آن، بهترين دستور علمي و عملي را براي تلقين حقايق و خوبي­ها به نمازگزار تدارك ديده است و با مقرركردن آن مسلمانان را موظف كرده است كه در هر شبانه روز پنج بار به خود تاثيري بپردازند و تلقين كننده­ي آن حقايق و خوبي­ها و وظيفه­ها به نفس خود باشند.

 

نماز برطرف كننده­ي كبر است. امام علي(ع) فرمودند: خدا، ايمان را براي پاك­كردن از نجاست شرك و نماز را براي پاكيزه كردن از پليدي كبر واجب كرد.

 

رسول خدا(ص) فرمود: «شيطان پيوسته تا وقتي­كه فرزند آدم بر نمازهاي پنج­گانه محافظت و مواظبت دارد از وي ترسان است و چون نمازها را ضايع كند بر او دلير مي­شود و او را در گناهان بزرگ مي­اندازد.»

 

نماز عامل سازنده­اي است كه پايداري و مقاومت انسان را در برابر فراز و نشيب هاي زندگي حفظ مي­كند و نمازگزار در برابر هر خير و شر، خوبي بدي، خويش را حفظ نموده و با هر بادي نمي­لرزد.

 

نماز حسّ مسئوليت و تقوا و پرهيزكاري و خداترسي و حق­شناسي را در انسان زنده مي­كند. نماز انسان را به ياد خدا و ياد دادگاه عدل او مي­اندازد. و گرد غبار خودپسندي و خودپرستي را از صفحه­ي دل او مي­شويد و او را از جهان محدود بيرون آورده و به جهان ماوراي طبيعت و به عالم پاكي­ها متوجه مي­سازد.

 

نماز وسيله­اي است كه انبياء(ع) و اولياي الهي در رفع هر مشكلي و دفع هر شرّي و دور ماندن از هر دشمني از آن استمداد مي­نمودند. نماز انسان را به قدرت لايزالي پيوند مي­دهد كه همه­ي مشكلات براي او سهل و آسان مي­شود، همين احساس سبب مي­شود كه انسان در برابر حوادث نيرومند و خونسرد باشد. نماز يك نهر روان و يك چشمه­ي كوثر است هم آتش­هاي گذشته را خاموش مي­كند و هم نمي­گذارد انسان بعداً گرفتار آتش شود هم جلوي بدي­ها را مي­گيرد و هم آن بدي هاي گذشته را از بين مي­برد يكي از بارزترين ذكر خداوند نماز است، عشق و محبت به خداست كه علاقه به امور دنيوي را از دل خارج مي­كند و شوق لقاي حق تعالي را در دل زنده­تر مي سازد. رسول خدا(ص) فرمودند: نماز اسلحه­اي است در برابر كافر.

 

نماز باعث بركت و رحمت الهي است خداوند سبحان در سوره ي انفال آيه 2و 3، پنج صفت براي مومنان بيان مي­كند كه يكي از آن اوصاف اقامه­­ي نماز است يعني نه تنها خود نماز مي­خواند بلكه ديگران را هم وادار به نماز مي­كند بعد براي آن ها چهار پاداش ذكر مي­كند كه يكي از آن پاداش­ها رزق كريم است لذا مي­فرمايد: «رزق كريم»

 

آثار نماز در عالم برزخ( قبر(  :

 

رسول خدا(ص) فرمودند: «نماز بين نمازگزاران و عزرائيل (سلام ا عليه) فرشته ي مرگ، شفاعت مي­كند. (تا نمازگزار راحت­تر جان بدهد)

 

«نماز در قبر مونس و همدم نمازگزار است»، « نماز فرش نمازگزار در قبر مي­شود».

 

آثار نماز در قيامت:

 

رسول خدا(ص) فرمود: «نماز واقعي و با حضور قلب در روز قيامت تاجي بر سر نمازگزاران است»، «نماز واقعي و با حضور قلب (در روز قيامت) نور چهره­ي نمازگزاران است»، «نماز با حضور دل، روز قيامت پوشش و مانعي بين نمازگزار و آتش دوزخ مي­گردد».

 

اميد است كه خداوند متعال ما را از نمازگزاران واقعي قرار دهد



برچسب‌ها:
[ شنبه 17 بهمن 1394برچسب:, ] [ 13:59 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

فرق نماز واجب و مستحب

فرقهای نماز واجب و مستحب فرق های بین نماز مستحب و واجب از این قرار است: 1ـ با اینکه اذان و اقامه دارای فضیلت بسیار است؛ ولی نماز مستحبی، اذان و اقامه ندارد؛ بلکه اذان و اقامه، مختص نماز واجب است؛ آن هم نه تمام نمازهای واجب؛ بلکه فقط نمازهای یومیه.1 2ـ خواندن سوره در نمازهای مستحبی مستحب، و در نمازهای واجب، واجب است. 2 3ـ نماز مستحبی را می‌شود حتی در حال راه رفتن خواند و در این صورت رو به قبله بودن و آرامش بدن لازم نیست؛ اما در نماز واجب، آرامش بدن و رو به قبله بودن لازم است. 3 4ـ نماز مستحبی را می‌شود نشسته خواند، گرچه نمازگزار، توانایی ایستادن داشته باشد؛ اما نماز واجب باید در حال قیام خوانده شود و اگر نمازگزار، توانایی نداشت، هر مقدار آن را که می‌تواند باید ایستاده بخواند. 4 5ـ در نماز واجب خواندن «سور عزائم» جایز نیست؛ اما خواندن آنها در نمازهای مستحبی اشکال ندارد. 5 تمام شرایط نمازهای واجب از جمله پاك بودن بدن و لباس، غصبی نبودن آن‌ها، طهارت وضویی و در صورت لزوم غسل و دیگر شرایط نماز واجب، در نمازهای مستحبی هم باید رعایت شود 6ـ نمازگزار در حمد و سوره نمازهای مستحبی بین جهر و اخفات مخیر است؛ اما در نمازهای واجب، مانند ظهر و عصر، موظف به اخفات در حمد و سوره و در نماز صبح یا مغرب و عشا موظف به جهر در حمد و سوره است و در نمازهای واجب غیریومیه نیز بین جهر و اخفات مخیر می‌باشد، مانند نماز آیات و طواف. 6 7ـ نمازهای مستحبی را نمی‌شود به جماعت خواند، مگر نماز طلب باران و عید فطر و قربان؛ اما نمازهای واجب را می‌شود به جماعت خواند، مانند نمازهای یومیه و آیات.7 8ـ اگر نمازگزار در نمازهای مستحبی، شک کند که رکعت اول است یا دوم، مخیر است که بنا را بر رکعت اول بگذارد یا دوم؛ اما در نمازهای واجب یومیه، تفصیلات و اقسام خاص خود را دارد.8 9ـ نمازهای واجب را در سفر و وطن باید خواند، گرچه در سفر بعضی از آنها کوتاه (قصر) می‌شوند، مثل ظهر و عصر و عشا؛ اما خواندن برخی از نمازهای مستحبی در سفر جایز نیست، مانند نافله ظهر و عصر. 9 10ـ کم‏ شدن رکن در نماز مستحبی آن را مانند نماز واجب باطل می‌کند؛ ولی زیاد شدن رکن، آن را باطل نمی‌کند. پس اگر در نماز مستحبی بعد از گفتن تکبیرة الاحرام سهواً به رکوع رود و حمد وسوره را ترک کند، باید برگردد و حمد و سوره را بخواند و دو مرتبه به رکوع برود؛ اما اگر در نماز واجب پس از گفتن تکبیرة الاحرام سهوا به رکوع برود، باید نماز را ادامه دهد و نخواندن حمد و سوره، اشکالی ندارد. 10 11ـ قطع كردن نماز مستحبی قبل از پایان نماز حرام نیست؛ اما قطع كردن نماز واجب، حرام است. نماز مستحبی را می‌شود حتی در حال راه رفتن خواند و در این صورت رو به قبله بودن و آرامش بدن لازم نیست؛ اما در نماز واجب، آرامش بدن و رو به قبله بودن لازم است برخی احكام نمازهای مستحبی 1. تمام نمازهای مستحبی به صورت دو ركعتی خوانده می شوند، مگر نماز وتر در نافله شب، كه یك ركعت است، و نماز اعرابی، كه به صورت یك دو ركعتی و دو چهار ركعتی خوانده می شود. (العروه الوثقی، ج 2، ص 111، م 6) 2. شكستن نمازهای مستحبی حتی از روی اختیار جایز است. (العروه الوثقی، ج 2، ص 111، م 7) 3. برای نمازهای واجب، بهتر است انسان به مسجد برود، ولی درباره نوافل چنین دستوری نیست. 4. انجام كم و زیاد كردن سهوی در نمازهای مستحبی سجده سهو ندارد. 5. اگر نماز مستحب را كسی در وقتش نتوانست بخواند قضای آن را می تواند انجام دهد. 6. تمام شرایط نمازهای واجب از جمله پاك بودن بدن و لباس، غصبی نبودن آن‌ها، طهارت وضویی و در صورت لزوم غسل و دیگر شرایط نماز واجب، در نمازهای مستحبی هم باید رعایت شود.   پی نوشتها: 1 . توضیح المسائل محشی، ج‏1، ص‏518. 2 . تحریر الوسیله، امام خمینی رحمه الله ، ج‏1، ص‏149. 3 . توضیح المسائل محشی، ج‏1، ص‏432. 4 . همان، ص‏426. 5 . تحریر الوسیله، امام خمینی رحمه الله ، ج‏1، ص‏149. 6 . همان، ص‏150. 7 . تحریر الوسیله، امام خمینی رحمه الله ، ص‏241. 8 . مجمع الرسائل (المحشی لصاحب الجواهر)، ج‏1، ص‏309. 9 . توضیح المسائل محشی، ج‏1، ص‏426. 10 . همان، ص‏648. فرآوری: آمنه اسفندیاری  بخش احکام اسلامی تبیان



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 9 آذر 1394برچسب:, ] [ 21:10 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

ثواب نماز اول وقت

ترک نماز و دوزخ

در قیامت بارها میان اهل بهشت و اهل دوزخ گفتگو رخ مى دهد که قرآن برخى از آنها را بیان فرموده است. در یكى از آن صحنه ها، اهل بهشت از مجرمان مى پرسند: چه عاملى شما را به دوزخ روانه کرد؟

 

آنها چهار عامل را مى شمرند، که اوّلین آنها پایبند نبودن به نماز است «لم نك من المصلّین» (مدّثر،٤٣)

  

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: در (تورات ) نوشته شده است : خانه هاى من در زمین مساجد است ، پس خوشا به حال بنده اى كه در نزد خود وضو بگیرد، سپس مرا در خانه خود زیارت نماید. و توجه داشت باشد كه احترام زیارت كننده بر زیارت شونده واجب است

و در حدیث دیگر آمده است : كسانى را كه در تاریكیها به مساجد مى روند، به نور درخشنده در روز قیامت مژده بده

 

 

امیرالمومنین علیه السلام مى فرمودند: كسى كه به مساجد رفت و آمد كند، یكى از هشت چیز را بدست مى آورد: برادرى كه در راه خدا از او استفاده كند، دانشى برگزیده ، نشانه اى محكم ، رحمتى كه منتظر او بوده ، سخنى كه او را از نابودى حفظ كند، سخنى كه او را به هدایت راهنمایى كند یا بخاطر ترس یا شرم گناهى را ترك كند

 

 

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: كسى كه پیاده به مسجد برود، پاهایش ‍ را روى هیچ خشك وترى نمى گذارد، مگر این كه آن زمین تازمین هفتم براى او خداوند را تسبیح مى كنند

 

 

امام صادق از پدرش از پدرانش علیه السلام نقل مى نماید كه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: كسى كه قرآن سخن او و مسجد خانه او باشد، خداوند در بهشت براى او خانه اى مى سازد

 

 

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: خداى متعال فرموده است : توجه داشته باشید كه خانه هاى من در زمین مساجد است و همانگونه كه ستارگان براى زمینیان نورافشانى مى كنند، مساجد نیز براى اهل آسمان نورافشانى مى كنند. توجه داشته باشید! خوشا به حال كسى كه مساجد خانه هایش باشد. توجه داشته باشید! خوشا به حال بنده اى كه در خانه خود وضو بگیرد، سپس در خانه من به دیدار من بیاید. توجه داشته باشید! بر دیدار شونده است كه دیدار كننده را گرامى بدارد. توجه داشته باشید! كسانى كه در تاریكیها به مساجد مى روند در روز قیامت نور درخشنده اى خواهند داشت

 

 

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: هنگامى كه زمینیان مشغول گناه شده و كارهاى زشت انجام دهند، خداوند تصمیم مى گیرد آنها را بدون استثنا عذاب كند ولى وقتى به سالخوردگان مى نگرد كه به سوى نماز قدم برداشته و بچه ها را مى بیند كه مشغول فراگیرى قرآن هستند: به آنها ترحم كرده و عذاب را تاخیر مى اندازد



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 8 آذر 1394برچسب:, ] [ 1:1 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

آموزش تیمم

 

ـ شرطهای تیمم:

۱ـ داشتن عذر سفر یا مرض.

۲ـ رسیدن وقت نماز.

۳ـ جستن آب و نیافتن آن.

۴ـ به کار بردن آب دشوار باشد. (برای مسائلی از قبیل: خطر جانی، فلج شدن عضوی از بدن، ترس از درنده، کوچ کردن قافله و نرسیدن به آن، ترس از دزد و …)

۵ـ احتیاج به آب در دسترس، برای آشامیدن خود یا حیوان.

۶ـ خاک مورد استفاده پاک، و دارای گرد باشد. ( اگر گچ یا شن با آن مخلوط شده باشد استفاده از آن برای تیمم روا نیست.)

 

ـ فرضهای تیمم:

۱ـ نیت.

۲ـ مسح صورت.

۳ـ مسح دو دست تا انتهای آرنج.

۴ـ رعایت ترتیب موارد بالا.

 

ـ سنتهای تیمم:

۱ـ گفتن بسم الله.

۲ـ جلو انداختن طرف راست بر چپ.

۳ـ موالات. (پشت سر هم و بدون فاصله)

 

 ـ مبطلات تیمم:

۱ـ هر آنچه که وضو را باطل می‌کند تیمم را نیز باطل می‌کند.

۲ـ دیدن آب در غیر وقت نماز. ( کسیکه هنوز داخل نماز نشده است اگر آب را ببیند تیمم وی باطل می‌شود.)

۳ـ کفر کردن.

* تیممبدل از وضو و تیمم بدل از غسل در کیفیت انجام عمل با هم فرقی ندارند، تفاوت آنها فقط در نیت است. اگر بدل از وضو باشد نیت تیمم بدل از وضو آورده می‌شود و اگر بدل از غسل باشد بدل از غسل آورده می‌شود. برای تیمم باید دو بار کف هر دو دست بر خاک زده شود. برای پشت هر دو دست با سینه انگشتان و برای روی هر دو دست با کف دست مسح صورت می‌گیرد.

* کسیکه یکی از اعضای وضویش را پانسمان کرده باشد، اگر هنگام پانسمان وضو داشته باشد، اول آن را مسح کند، (دست تر بر محل پانسمان بکشد) سپس تیمم کرده و نماز را به جا آورد و اعاده آن واجب نیست، اما اگر در هنگام پانسمان وضو نداشته باشد باید زمانی که پانسمان را برداشت آن را اعاده کند (نماز را دوباره بخواند).

 * برای به جا آوردن هر نماز فرضی تیمم جداگانه لازم است، اما با یک تیمم میتوان هر اندازه که بخواهیم نماز سنت بخوانیم.



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 آذر 1394برچسب:, ] [ 23:48 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

آموزش کامل نماز

 

آموزش نماز,نماز,نماز جماعت,نماز آیات

شروع نماز


تکبیرة الاحرام
"نماز" با گفتن "الله اکبر" آغاز می شود، گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز به معنای جدایی از غیر خدا و پیوستن به اوست.

اعلام بزرگی پروردگار و دوری جستن از تمام قدرتهای دروغین است.

با این تکبیر به حریم نماز وارد می شویم و برخی کارها بر ما حرام می شود.

 هنگامی که نماز را شروع می کنیم باید متوجه باشیم که چه نمازی را می خوانیم؛ مثلا نماز ظهر است یا عصر و آن را تنها برای اطاعت فرمان خداوند بجا آوریم که این همان "نیت" است و از اجزای اصلی نماز به شمار می آید.

 از آغاز تا پایان نماز باید از این کارها که نماز را باطل می کند بپرهیزیم:

1- خوردن و آشامیدن.

2- روی از قبله برگرداندن.

3- سخن گفتن.

4- خندیدن.

5- گریستن.

6- بهم زدن صورت نماز. مثل راه رفتن.

7- کم یا زیاد کردن اجزای اصلی نماز؛ مانند رکوع.

هنگام گفتن "الله اکبر" مستحب است، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببریم.

 قرائت
 پس از گفتن "الله اکبر" سوره حمد را می خوانیم:

بسم الله الرحمن الرحیم
 (الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ  الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ  مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ اهدِنَــــا الصِّرَاطَالمُستَقِیمَ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّین  

 

  قرائت پس از سوره حمد، یک سوره دیگر از قرآن را می خوانیم به عنوان نمونه، می توان سوره توحید را خواند:

سوره توحید
بسم الله الرحمن الرحیم
(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ )
 
پسرها و مردان باید نماز صبح و مغرب و عشا، حمد و سوره را (در رکعت اول و دوم) بلند بخوانند ولی دخترها وبانوان، اگر نا محرم صدای آنان را نشنوند می توانند بلند بخوانند و در نماز ظهر عصر همه باید حمد وسوره را آهسته بخوانند.

انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند و کسی که اصلا نمی تواند صحیح آن را یاد بگیرد، باید هر طور که می تواند بخواند و بهتر آن است که نماز را به جماعت بجا آورد.

 رکوع
پس از تمام شدن حمد وسوره سر به رکوع خم می کنیم و دستها را به زانوها می گذاریم و می گوییم:

"سبحان ربی العظیم وبحمده"
و یا می گوییم: "سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله"
 
سجده
سپس سر از رکوع برداشته (می ایستیم) و آنگاه به سجده می رویم و هفت عضو بدن؛ یعنی پیشانی، کف دو دست، سر زانوها و نوک انگشتان بزرگ پا را بر زمین گذاشته و می گوییم:

"سبحان ربی الاعلی وبحمده"

یا "سبحان الله" را سه مرتبه تکرار می کنیم.

در سجده نماز، باید پیشانی را روی خاک یا سنگ یا چیزهای دیگری از زمین بگذاریم.

سجده بر چیزهایی که از زمین می روید و برای خوراک و پوشاک انسان مصرف نمی شود نیز صحیح است.

مهر نماز که بیشتر در بین ما معمول است، در حقیقت قطعه خاک پاکیزه ای است که نمازگزار همراه خود دارد تا برای سجده، پیشانی را روی آن بگذارد.

 سجده دوم
پس از سجده اول ، می نشینیم و بار دیگر به سجده رفته و سجده دوم را مانند سجده اول بجا می آوریم.

با تمام شدن سجده دوم، یک رکعت نماز به پایان می رسد؛ یعنی تا بدینجا، رکعت اول نماز را خوانده ایم، بنابراین بطور خلاصه، رکعت اول نماز عبارت است از:

1- تکبیره الاحرام (گفتن "الله اکبر" در آغاز نماز).

2- قرائت (خواندن حمد و سوره).

3- رکوع و ذکر آن.

4- دو سجده و ذکر آنها.

 رکعت دوم
پس از تمام شدن رکعت اول نماز، بدون آن که صورت نماز به هم بخورد و یا فاصله ای ایجاد شود، از جا برخاسته، بار دیگر می ایستیم و حمد و سوره را به همان ترتیبی که در رکعت اول نماز گفته شد، می خوانیم.

 قنوت
در رکعت دوم نمازهای روزانه، بعد از تمام شدن حمد و سوره و قبل از رکوع، مستحب است، دستها را روبروی صورت گرفته ودعایی بخوانیم؛ این عمل را "قنوت" گویند.

در قنوت می توان این دعا را خواند:

"ربنا آتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسن وقنا عذاب النار"

پیامبر خدا (ص) فرمود: "کسی که قنوت نمازش طولانی تر باشد، حسابرسی او در روز قیامت راحت تر است".

پس از قنوت، رکوع وسجده ها را مانند رکعت اول بجا می آوریم.

 تشهد
در رکعت دوم هر نماز، پس از تمام شدن سجده دوم باید در حالی که رو به قبله نشسته ایم "تشهد" بخوانیم؛

یعنی بگوییم:
"اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده ورسوله اللهم صل علی محمد وال محمد"

سلام
تا اینجا رکعت دوم نماز هم تمام می شود و اگر نماز دو رکعتی باشد؛ مانند نماز صبح، بعد از تشهد، با گفتن سلام، نماز را تمام می کنیم؛ یعنی می گوییم:

السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته

السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
 
اکنون نماز صبح را فرا گرفتیم و چنانچه نمازی که می خوانیم سه رکعتی یا چهار رکعتی باشد، باید در رکعت دوم، بعد از خواندن تشهد، بدون آن که سلام نماز را بگوییم، بایستیم و رکعت سوم نماز را بخوانیم.
 
رکعت سوم
رکعت سوم نماز هم مانند رکعت دوم است، با این تفاوت که در رکعت دوم باید با حمد و سوره بخوانیم، ولی در رکعت سوم، سوره و قنوت ندارد و فقط "حمد" را می خوانیم و یا به جای حمد، سه مرتبه می گوییم:

"سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ"


 پس اگز نماز مغرب می خوانیم، باید بعد از سجده دوم (در رکعت سوم) تشهد بخوانیم وبا سلام، نماز را پایان دهیم.

 رکعت چهارم
اگر نمازی که می خوانیم چهار رکعتی باشد؛ یعنی: نماز ظهر یا عصر یا عشا؛ پس از سجده ها (در رکعت سوم) بدون آن که تشهد یا سلام را بخوانیم، می ایستیم و رکعت چهارم را مانند رکعت سوم انجام می دهیم و در پایان نماز؛ یعنی پس از سجده دوم می نشینیم و تشهد و سلام را می خوانیم و نماز را تمام می کنیم.

 خلاصه نماز
 اکنون که چگونگی نمازهای روزانه بیان شد، یاد آوری این نکته لازم است که؛ آنچه در نماز خوانده می شود و یاد گرفتن آنها لازم است، تنها بیست جمله می باشد، پس یادگیری نماز را دشوار ندانیم، و این دستور زندگی ساز اسلام را کوچک نشماریم بلکه با چند ساعت صرف و چند مرتبه تکرار این جملات، به آسانی می توان نماز را فراگرفت. برای توجه بیشتر، با حذف جمله های تکراری، بیست جمله واجب نماز را یاد آور می شویم:
 
1-   "اللهُ اَکبَر"

2-   بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ

3-   الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

4-   الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ

5-   مَـالِکِ یَوْمِ الدِّینِ

6-   إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

7-   اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ

8-   صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ

9-   غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ

10-  قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ

11-  اللَّهُ الصَّمَدُ

12- لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ

13- وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ

14- سُبحانَ ربٌی العظیمِ وَبحمدهِ

15- سُبحانَ ربٌی الاعلی وَبحمدهِ

16- اشهَدُ اَن لا اِلهَ الا اللهُ وَحدهُ لا شریکَ لَهُ

17- واشهدُ انٌ محمداً عبدُهُ ورَسُولُهُ

18- اللهُمٌ صَلٌ علی محمٌَدٍ والِ مُحمٌد

19- سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ

20- السٌلامُ عَلیکُم ورحمة اللهِ وبرکاتُهُ

 ترجمه نماز
  ·     "اللهُ اَکبَر": "خداوند از هر کس و هر چند بزرگتر است".
  ·      بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِیمِ: "بنام خداوند بخشنده مهربان".
  ·      الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ: "ستایش، مخصوص پرودگار جهانیان است".
 ·       الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ: "خدای بخشنده و مهربان".
 ·       مَـالِکِ یَوْمِ الدِّینِ: "صاحب روز پاداش (قیامت)".
  ·      إیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ: "تنها تو را می پرستیم و تنها از تو کمک می خواهیم".
  ·     اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ: "ما را به راه راست هدایت فرما".
  ·       صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ : "راه آنان که به آنها نعمت دادی".
  ·      غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ: "نه راه کسانی که بر آنها خشم شده است".
  ·       وَلاَ الضَّالِّینَ: "و نه راه گمراهان".
  ·      قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ : "بگو اوست خدای یکتا".
  ·      اللَّهُ الصَّمَدُ : "خدای بی نیاز".
  ·      لمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ: "خدایی که نه فرزند کسی است و نه فرزندی دارد".
  ·      وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ: "وهیچ کسی، همتای او نیست".
 ·  سُبحانَ ربٌی العظیمِ وَبحمدهِ: "پروردگار بزرگ من پیراسته و منزه است و او را ستایش می کنم".
  ·   سُبحانَ ربٌی الاعلی وَبحمدهِ: "پروردگار من از همه کس بالاتر و منزه است و او را می ستایم"
  ·   اشهَدُ اَن لا اِلهَ الا اللهُ وَحدهُ لا شریکَ لَهُ: "گواهی می دهم که جز آفریدگار، خدایی نیست و یکتا و بی همتاست و شریک ندارد".
  ·    واشهدُ انٌ محمداً عبدُهُ ورَسُولُهُ: "وگواهی می دهم که محمد (ص) بنده و فرستاده خداوند است".
  ·     اللهُمٌ صَلٌ علی محمٌَدٍ والِ مُحمٌد: "خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست".
  ·     سُبحانَ اللهِ والحَمدُ للهِ وَلا اِلهَ الاّ اللهُ واللهُ اکبرُ: "خداوند از هر عیبی پاک و منزه است و حمد و سپاس مخصوص خداوند است و جز او پروردگاری نیست و خدا بزرگتر و برتر از هر چیز است".
   ·     السلام علیک ایها النبی ورحمة الله وبرکاته: "سلام و رحمت و برکات پروردگار بر تو باد ای پیامبر".
  ·     السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین: "سلام بر ما (نمازگزاران) و بر بندگان نیکوکار خداوند".
   ·   السٌلامُ عَلیکُم ورحمة اللهِ وبرکاتُهُ: "سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما (مؤمنین) باد".
   ·     ربنا اتنا فی الدنیا حسنة وفی الاخرة حسنة وقنا عذاب النار: "پروردگارا!: هم دنیا و هم در آخرت، به ما نیکی عنایت فرما و ما را از عذاب آتش جهنم نگه دار".

 احکام نماز
1- اگر نمازگزار پیش از آنکه به مقدار رکوع خم شود و بدنش آرام گیرد عمداً ذکر رکوع را بگوید، نمازش باطل است.

2- اگر پیش از تمام شدن ذکر واجب، عمداً سر از رکوع بردارد نمازش باطل است.

3- واجب است نمازگزار بعد از رکوع بطور کامل بایستد و سپس به سجده برود و چنانچه عمداً بطور کامل نایستد نمازش باطل است.

4- اگر کسی پیش از آنکه پیشانی اش به زمین برسد و آرام گیرد، عمداً ذکر سجده را بگوید، نمازش باطل است و چنانچه از روی فراموشی باشد باید دو باره در حال آرام بودن، ذکر را بگوید.

5- نمازگزار باید بعد از تمام شدن ذکر سجده اول بنشیند تا بدن آرام گیرد و دو باره به سجده رود.

6- اگر نمازگزار پیش از تمام شدن ذکر، عمداً سر از سجده بردارد نمازش باطل است.

7- بهتر است در نماز بر خاک قبر امام حسین (ع) سجده کنیم که یادآور جهاد و شهادت برترین انسانها، در راه مکتب اسلام است و این عمل، هر روز به ما درس ایثار وفداکاری می دهد.

8- سجده برای غیر خدا حرام است؛ چرا که سجده حالت بندگی انسان است و عبادت و بندگی تنها در پیشگاه پروردگار و به دستور او صحیح است.

 برخی از مستحبات نماز

1- پس از تمام شدن قرائت و قبل از رکوع، مستحب است "الله اکبر" بگوییم.

2- بعد از برخاستن از رکوع، مستحب است "الله اکبر" بگوییم و بهتر است این جمله را هم بگوییم: "سمع الله لمن حمده".

3- قبل از سجده ها و بعد از آنها، مستحب است "الله اکبر" بگوییم.

4- بین دو سجده مستحب است بگوییم:

"استغفر الله ربی واتوب الیه"

5- در پایان هر رکعت و هنگام برخاستن برای رکعت بعد، مستحب است بگوییم: "بحول الله وقوته اقوم واقعد".

تعقیب نماز
تعقیب نماز، ادامه دادن حالت عبادت است بعد از نماز.

مستحب است انسان، بعد از نماز، مقداری مشغول گفتن ذکر و خواندن دعا و قرآن شود ولازم نیست دعاها را به عربی بخواند و از بهترین تعقیبها، برای همه نمازها، تسبیحات معروفی است که پیامبر اکرم (ص) به دختر گرامیش حضرت زهرا (ع) آموخت و به "تسبیحات حضرت زهرا" معروف است، و آن عبارت است از:

 الله اکبر...............................34 مرتبه

الحمد لله..............................33 مرتبه

سبحان الله...........................33 مرتبه

 ونیز مستحب است، سجده شکر بجا آوریم؛ یعنی به قصد شکر نعمتهای پروردگار، به سجده رفته وصد مرتبه یا سه مرتبه و یا یک مرتبه بگوییم: "شکراً لله".

نماز جماعت
یکی از مراسم پرشگوه و با عظمت اسلامی، "نماز جماعت" است.


نماز جماعت تجلی وحدت مسلمانان و تشکل آنان در هر صبح و شام است. در روایات اسلامی برای شرکت در نماز جماعت، ثواب بسیاری شمرده شده است، تا جایی که اگر تعداد نمازگزاران، بیش از ده نفر باشد، ثواب آن قابل شمارش نیست. در احکام اسلامی نیز به مسائل بسیاری بر می خوریم که حکایت از اهمیت بسیار زیاد نماز جماعت دارد و در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:


1- شرکت در نماز جماعت برای همه کس مستحب است، به خصوص برای همسایه مسجد.


2- سزاوار نیست که انسان بدون عذر نماز جماعت را ترک کند.


3- شرکت نکردن در نماز جماعت، از روی بی اعتنایی جایز نیست.


4- مستحب است، انسان، صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.


5- نماز جماعت، از نماز اول وقت، که به تنهایی خوانده می شود برتر است، هرچند نماز جماعت اول وقت خوانده نشود.


6- نماز جماعتی که مختصر خوانده می شود، از نماز طولانی که به جماعت نیست، بهتر است.


7- وقتی که جماعت برپا می شود، کسی که نمازش را به تنهایی خوانده مستحب است دو باره به جماعت بخواند.


با توجه به مسائلی که بیان شد، به اهمیت نماز جماعت پی می بریم. پس بکوشیم تا از اجتماع هر روز مسلمانان جدا نمانیم و از ثواب بسیار زیاد آن محروم نشویم.

احکام نماز جماعت
1- در نماز جماعت، یک نفر با تقوا که نماز را بطور صحیح می خواند، به عنوان امام جماعت، پیشاپیش جمعیت ایستاده و قبل از دیگران نماز را شروع کرده و دیگران در نماز از او پیروی می کنند.


2- کمترین افراد برای تشکیل نماز جماعت، دو نفر می باشد که یک نفر "امام جماعت" و دیگری "مأموم" است.


3- در رکعت اول و دوم نماز، وقتی که امام جماعت حمد وسوره را می خواند. بر دیگران لازم نیست، حمد و سوره را بخوانند بلکه به قرائت امام گوش فرا می دهند ولی بقیه اعمال نماز را باید انجام دهند.


4- مأموم نباید پیش از امام، نماز را شروع کند و کارهای نماز مانند رکوع وسجده را هم نباید جلوتر از او انجام دهد.


5- مأموم نباید جلوتر از امام جماعت باشد، بلکه کمی عقب تر می ایستد.


6- فاصله بین امام و مأموم وصف ها نباید زیاد باشد.


7- اگر برای نماز جماعت، اذان و اقامه گفته باشند، بر مأموم، خواندن آنها مستحب نیست.
 
نماز جمعه
یکی از نمازهایی که باید به جماعت خوانده شود و به تنهایی نمی توان خواند، نماز بسیار با عظمت جمعه است.


نماز جمعه زیباترین گردهمایی هفتگی مسلمانان و عالی ترین عبادت سیاسی هر هفته خداپرستان است.


در این نماز، امام جمعه نمازگزاران را به تقوا و پاکدامنی توصیه می کند و آنها را با مسائل سیاسی و اقتصادی جهان اسلام آگاه می سازد.


حضرت امام خمینی (قدس سره) در باره اهمیت این اجتماع باشکوه، چنین نگاشته اند:
"نماز جمعه و دو خطبه آن، از مراسم بزرگ مسلمانان است؛ مانند مراسم حج. وافسوس که مسلمانان از وظایف مهم سیاسی – اسلامی خود در این مراسم غفلت کرده اند. اسلام با تمام امورش، دین سیاست است و این مطلب برای هر کس که آگاهی کمی از احکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی اسلام داشته باشد آشکار است و هرکس گمان کند که دین از سیاست جداست فردنادانی است که نه اسلام را شناخته و نه سیاست را".

احکام نماز جمعه
1- نماز جمعه دو رکعت است (مانند نماز صبح) و دو قنوت مستحبی دارد؛ یکی در رکعت اول، قبل از رکوع و دیگری در رکعت دوم، پس از رکوع.


2- نماز جمعه، اول ظهر روز جمعه و به جای نماز ظهر خوانده می شود.


3- خواندن دو خطبه، توسط امام جمعه، قبل از نماز، واجب است.


4- وقتی که امام جمعه، خطبه های نماز جمعه را می خواند، بر شرکت کنندگان واجب است، به خطبه ها گوش دهند، و سخن گفتن به هنگام ایراد خطبه ها مکروه است، بلکه اگر به سبب سخن گفتن، نتواند به خطبه ها گوش دهد، سکوت لازم است. همچنین هنگام ایراد خطبه ها، خواندن نماز مستحبی یا کتاب و روزنامه و انجام دادن کارهایی که مانع گوش دادن به خطبه ها است، خلاف است.


5- اگر کسی به خطبه اول یا هر دو خطبه نرسد، بازهم، شرکت در نماز جمعه فضیلت دارد و جایگزین نماز ظهر می شود.

 نماز مسافر
1- انسان باید در سفر، نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت (شکسته) بخواند، به شرط آنکه مسافرتش از هشت فرسخ که حدود 45 کیلومتر است کمتر نباشد.


2- اگر مسافر از جایی که نمازش تمام است، مثل وطن حد اقل، چهار فرسخ می رود و چهار فرسخ برمی گردد، نمازش در این سفر هم شکسته است.


3- اگر انسان به جایی سفر کند و بخواهد در آن جا ده روز یا بیشتر بماند باید نماز را تمام بخواند و چنانچه کمتر از ده روز می ماند نمازش در آنجا شکسته است ولی در بین راه هنگام رفتن یابرگشتن از سفر، نماز را باید شکسته بخواند.


4- در وطن باید نماز را تمام بخواند، هر چند کمتر از ده روز در آنجا بماند مثلا از مسافرتی برگشته وچند روزی در وطن می ماند و دو باره به مسافرت می رود.


5- وطن، شهر یا روستایی است که انسان برای زندگی همیشگی خود اختیار کرده است، خواه در آنجا به دنیا آمده باشد و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده است.


6- اگر انسان به جایی سفر کند ونداند در آنجا ده روز می ماند یا نه، اگر با همین حال سی روز در آنجا بماند، پس از سی روز باید نماز را تمام بخواند.

نماز آیات
وقتی خورشید یا ماه بگیرد یا زلزله ای رخ دهد، بر خدا پرستان است که به خدای خود پناه آورده، دو رکعت "نماز آیات" بجا آورند. گزاردن چنین نمازی کنایه از این است که اینگونه حوادث نشانه هایی از قدرت الهی و نظم و حساب دقیق عالم طبیعی است.
خواندن این نماز، انسان را از خُرافات و خیال های بیهوده باز می دارد و متوجه آفریدگار هستی می نماید و همچنین سبب فرونشستن ترس و دلهره وآرامش دل ها می شود.


چگونگی نماز آیات
نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد و قبل از هر رکوع حمد و سوره خوانده می شود و یا سوره ای را پنج قسمت کرده و قسمت اول را قبل از رکوع اول، بعد از حمد می خوانیم وبه رکوع می رویم، سپس از رکوع برخاسته و بدون خواندن حمد قسمت دوم آن سوره را می خوانیم و به رکوع می رویم، پس از رکوع قسمت سوم آن را می خوانیم و باز به رکوع می رویم سپس می ایستیم و همچنین تا رکوع پنجم و سپس به سجده می رویم و رکعت دوم را هم به همین ترتیب بجا می آوریم.
اکنون به عنوان نمونه، نماز آیات را به شکل کوتاه آن با تقسیم سوره "اخلاص" بیان می کنیم:
- با گفتن "الله اکبر" نماز را شروع می کنیم.


- بعد از تکبیر، سوره حمد را می خوانیم و پس از حمد "بسم الله الرحمن الرحیم" را می گوییم.


- سپس به رکوع می رویم (در تمام رکوع ها باید ذکر رکوع گفته شود).


- از رکوع سر بر می داریم و بدون آنکه سوره حمد را بخوانیم، می گوییم: "قل هو الله احد".
- بعد به رکوع دوم می رویم.


- پس از رکوع دوم می خوانیم: "الله الصمد".


- باز به رکوع می رویم.


- پس از رکوع سوم می خوانیم: "لم یلد ولم یولد".


- باز به رکوع رفته، پس از رکوع چهارم می خوانیم:


"ولم یکن له کفواً احد".


- سپس رکوع پنجم را بجا آورده، سر از رکوع برداشته و به سجده می رویم.


- پس از سجده دوم، یک رکعت دیگر، مانند رکعت اول بجا می آوریم و با تشهد و سلام، نماز را تمام می کنیم.

قنوت نماز آیات
در نماز آیات هم خواندن قنوت مستحب است و زمان آن، در رکعت دوم، بعد از تمام شدن سوره، قبل از رکوع پنجم، است.
 
نماز بر میت
هرگاه مسلمانی، از دنیا برود، پس از انجام غسل و کفن، باید بر او نماز بخوانند، این نماز ممکن است توسط یک نفر خوانده شود و یا افرادی آن را به جماعت بخوانند.

چگونگی نماز میت
میت را باید روبروی نمازگزار طوری قرار دهند که وقتی برای نماز رو به قبله می ایستد، سر میت طرف راست نمازگزار باشد.


این نماز رکوع و سجده وتشهد و سلام ندارد و تنها، پنج تکبیر و چند ذکر و دعاست. بدین ترتیب که نمازگزار با نیت و گفتن "الله اکبر" نماز را شروع می کند.


سپس می گوید:
"اشهدُ ان لا اله الا اللهُ وان محمداً رسول الله"
بعد از آن، تکبیر دوم را می گوید و بعد می خواند:

"اللهم صل علی محمد وال محمد"


وبعد از تکبیر سوم باید بگوید:
"اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات"


وبعد از تکبیر چهارم می گوید:
"اللهم اغفر لهذا المیت"


وبعد تکبیر پنجم را بگوید و با گفتن تکبیر پنجم، نماز هم تمام می شود.
نماز میت اگر به همین مقدار خوانده شود، کافی است، گرچه بهتر است دعاها وذکرهای مفصل آن خوانده شود.
 
نمازهای مستحبی
چنانکه گذشت، نمازهای مستحبی بسیار است و در این نوشته نمی گنجد، ولی از آنجا که عاشقان مایلند در اوقات فراغت، به مستحبات بپردازند، برخی از آنها را می آوریم: ناگفته نماند که به نماز مستحبی "نافله" نیز می گویند.
 
نافله های روزانه
نافله نماز صبح: دو رکعت پیش از نماز صبح.
نافله نماز ظهر: هشت رکعت (چهار رکعت نماز دو رکعتی) پیش از نماز ظهر.
نافله نماز عصر: هشت رکعت، پیش از نماز عصر.
نافله نماز مغرب: چهار رکعت، بعد از نماز مغرب.
نافله نماز عشا: دو رکعت بعد از عشا (نشسته خوانده می شود).
در بین این نمازها، نافله نماز صبح و نافله نماز عشا ثواب بیشتری دارد و سفارش زیادتری نسبت به آنها شده است.

نماز شب
نماز شب یازده رکعت است که از نیمه شب تا اذان صبح خوانده   می شود و ثواب بسیار دارد، بدین ترتیب:


هشت رکعت (چهار نماز دو رکعتی) به نیت نافله شب.
دو رکعت به نیت نماز شفع.
یک رکعت به نیت نماز وتر.


نماز غفیله
یکی دیگر از نمازهای مستحبی، نماز غفیله است که بین نماز مغرب و عشا خوانده می شود.



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 آذر 1394برچسب:, ] [ 23:44 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]

آموزش وضو گرفتن به صورت صحیح و کامل

1- نیت
برای وضو هم اول باید نیت وضو یعنی قصد وضو گرفتن برای انجام فرمان خدا و تقرب به خدا را داشته باشیم.

وضو

۲- شستن صورت:
بعد ابتدا با دست راست مقداری آب می ریزیم به بالای صورت و از جایی که مو روییده است را تا انتهای چانه، گردی جلوی صورت را می شوییم.

اموزش تصویری وضو - شستن صورت در صورت اموزش

۳- شستن دست راست:
بعد با دست چپ آب می ریزیم به بالای آرنج دست راست و باز از بالا به پایین و نه برعکس ، می شوییم تا سر انگشتان.

اموزش صحیح وضو گرفتن - اموزش صحیح شستن دست ها در وضو

۴- شستن دست چپ:
بعد با دست راست آب می ریزیم به بالای آرنج دست چپ و باز از بالا به پایین و نه برعکس ، می شوییم تا سر انگشتان.

نکته: شستن صورت و دست ها در وضو باید از بالا به پایین انجام شود، یعنی هنگام شستن صورت آب را از بالای صورت میریزیم و از بالا به پایین دست میکشیم و نه از پایین به بالا که موجب باطل شدن وضو میشود، هنگام شستن دست ها هم آب را از کمی بالاتر از آرنج میریزیم و دست میکشیم تا سر انتگشتان.

۵- مسح سر:
بعد با تری موجود در دست راست ، مسح سر می کشیم، یعنی انگشتان دستمان را می گذاریم بالای سر و کمی پایین می کشیم.

اموزش تصویری مسح سر - اموزش طرز صحیح وضو گرفتن

نکته: لازم نیست مسح سر بر پوست سر کشیده شود و اگر بر قسمت انتهایی موها هم  کشیده شود درست است، اما اگر مو به قدری بلند است که بر صورت ریخته می شود یا موی قسمتی از سر در قسمت دیگر سر قرار می گیرد مثل اکثر خانوم ها، باید برای مسح سر فرق باز کند و مسح را بر آن قسمت بکشد.

6- مسح پای راست:
بعد مسح پا را انجام می دهیم، به این شکل که دست راستمان را که هنوز تر است از سر یکی از انگشتان پا تا  مفصل پا می کشیم.

آموزش مسح کردن پا - اموزش کامل و احکام وضو گرفتن

7- مسح پای چپ:
بعد همین کار را با دست چپ، برای پای چپ انجام می دهیم.
نکته: هنگام مسح سر و پا، مواضع مسح باید خشک باشند، ولی اگر رطوبتشان به قدری باشد که رطوبت دست بر آن غلبه کند اشکال ندارد.

نکته: هنگام مسح نباید چیزی بین دست و موضع مسح فاصله باشد،مثل جوراب، هرچند نازک باشد.



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 آذر 1394برچسب:, ] [ 23:27 ] [ سید هادی بهادری ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد